سرباز سفیانی!

خاطره: چند سال پیش که توفیق زیارت خانه‌ی خدا نصیبمان شد، در مدینه‌ی منوره اتفاق جالبی برایمان افتاد. روزی حاج رضا و حاج محمد برای نماز و زیارت به مسجد النبی رفته بودند که وقتی برگشتند، خنده‌های آنها در ناهارخوری توجه همه را به‌خود جلب کرد. دلیل خنده‌ها را که پرسیدیم، حاج محمد گفت: «از خیابان بالایی که می‌آمدیم، از مقابل یک تابلوفروشی گذشتیم. تابلوی زیبایی نگاه ما را به خود جلب کرد. روی آن نوشته شده بود «انا مدینة العلم و علی بابها» کمی با تعجب به تابلو و تابلوفروش نگاه کردیم. مرد فروشنده جلو آمد و از نگاه‌های عجیب ما سؤال کرد.

حاج رضا که عربی می‌دانست به او گفت: «تا جایی که ما می‌دانیم وهابی‌ها علاقه‌ای به امام علی(ع) ندارند و دوست ندارند که نام آن حضرت در منبر و کتاب‌شان به نیکی یاد شود. این تابلو و این حدیث ارزشمند آن هم در مدینه ما را به تعجب واداشته است.»

فروشنده نگاهی به تابلو انداخت و بدون تأمل شروع کرد به خواندن حدیث شریف نبوی. وقتی به کلمه‌ی «علی» رسید، دست‌هایش را به طرفین گشود و خواست نشان دهد که منظور پیامبر(ص) از «علی» در این جمله صفت باب و به معنی بزرگی در شهر علم است نه نام امیرالمؤمنین علی(ع). حاج رضا بدون اینکه چیزی بگوید، دست مرا را گرفت و رفتیم به سمت بازار مدینه. از کتاب‌فروشی سرِ بازار کتابی را خرید و برگشتیم پیش تابلو فروش. صفحه‌ای از کتاب را گشود و حدیث شریف نبوی را که یکی از علمای مورد تأیید آنها نقل کرده بود، نشان تابلوفروش داد. حاج رضا انگشت اشاره را گذاشت روی کلمه‌ی «کرم الله وجهه» و گفت: «این کلمه نشان می‌‌دهد که منظور پیامبر(ص) از «علی» همان امیرالمؤمنین(ع) است.» فروشنده با غضب به حدیث نگاه کرد و چیزی نگفت. ما هم با لبخندی گزنده به‌راهمان رفتیم. چند متر جلوتر پیچیدیم به خیابان دیگری. حاج رضا گفت: «فکر نمی‌کنم فروشنده بگذارد تابلو سالم آنجا بماند، برگردیم و آن را بخریم.» بعد از کمی مکث، برگشتیم رفیتم فروشگاه. هرچه نگاه کردیم، اثری از تابلو نبود. حاجی از مرد وهابی خواست که تابلو را به ما بفروشد. خودش را زد به نادانی و گفت که اصلاً او تا به‌حال چنین تابلویی را ندیده است. دوباره خندیدیم و برگشتیم.

در خبرها خواندم یکی از مفتیان سلفی آرزو کرده که سرباز شایسته‌ای برای سفیانی باشد برای نابودی شیعه‌ها، واقعاً از کینه‌ی سلفی‌ها نسبت به شیعه‌ها متعجب شدم.

متن خبر: شیخ عدنان العرعور از مفتیان سلفی اهل شام و مقیم ریاض در اظهاراتی عجیب و غریب موضع خود و سایر سلفیان را در مورد آخرالزمان آشکار کرد. او در یک برنامه تلویزیونی که قسمت‌هایی از آن را در پایگاه اینترنتی یوتیوب قرار داده، گفته است: امیدوارم سربازان شایسته‌ای برای ارتش "سفیانی" باشیم تا شیعیان را به سزای اعمالشان برسانیم. شیخ یوسف قرضاوی نیز در تازه‌ترین اظهارات خود که از شبکه خبری الجزیره پخش شد، علیه اعتقادات شیعه سخن گفت.

نکته: هم اهل تسنن و هم شیعیان با توجه به احادیث شریف نبوی، معتقدند که سفیانی مردی خبیث است که برای مبارزه با مهدی موعود و نابودی دین خدا در آخرالزمان ظهور خواهد کرد. اینکه یک مفتی سلفی آرزو کند که از سربازان خبیث یک دشمن خدا باشد، جای تعجب نیست؟!

البته شنیده بودیم که سلفی‌ها و وهابی‌ها برای ابراز دشمنی با شیعه به جناب ماکیاولی اقتدا کرده و با اعتقاد به اینکه هدف وسیله را توجیه می‌کند، ارتکاب هرگونه دورغ، تهمت، افترا و... علیه شیعه را جائز و حلال می‌شمارند.