سرباز سفیانی!
- يكشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۳۶ ب.ظ
- ۴ نظر
خاطره: چند سال پیش که توفیق زیارت خانهی خدا نصیبمان شد، در مدینهی منوره اتفاق جالبی برایمان افتاد. روزی حاج رضا و حاج محمد برای نماز و زیارت به مسجد النبی رفته بودند که وقتی برگشتند، خندههای آنها در ناهارخوری توجه همه را بهخود جلب کرد. دلیل خندهها را که پرسیدیم، حاج محمد گفت: «از خیابان بالایی که میآمدیم، از مقابل یک تابلوفروشی گذشتیم. تابلوی زیبایی نگاه ما را به خود جلب کرد. روی آن نوشته شده بود «انا مدینة العلم و علی بابها» کمی با تعجب به تابلو و تابلوفروش نگاه کردیم. مرد فروشنده جلو آمد و از نگاههای عجیب ما سؤال کرد.
حاج رضا که عربی میدانست به او گفت: «تا جایی که ما میدانیم وهابیها علاقهای به امام علی(ع) ندارند و دوست ندارند که نام آن حضرت در منبر و کتابشان به نیکی یاد شود. این تابلو و این حدیث ارزشمند آن هم در مدینه ما را به تعجب واداشته است.»