بهتر از این نمیشد!
- پنجشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۱:۵۷ ب.ظ
- ۰ نظر
این روزها کمتر خبرگزاری، روزنامه و مجله را در فضای حقیقی یا مجازی، در خارج یا داخل کشور میبینی که بخشی از مطالبش را به توافق ژنو 3 یا بهتر بگوییم بین زورگویان جهان با جمهوری اسلامی مظلوم در به رسمیت شناختن حق غنیسازی ایران اختصاص نداده باشد. هرکسی حرف خودش را میزند:
غربیها و دوستانشان در داخل میگویند: ما به ایران اعتماد نداریم و با عمل به این توافقنامه، ایرانیها باید اعتماد ما را جلب کنند.
مسئولان ایرانی میگویند: ایرانیها به غربیها اعتماد ندارند و باید آنها [با عمل به این توافقنامه ] اعتماد ایرانیها را جلب کنند.
امریکاییها و انگلیسیها به نمایندگی از دیگر زورگویان میگویند: در هیچ کدام از بندهای قطعنامهی ژنو 3 حق غنیسازی ایران به رسمیت شناخته نشده است.
مسئولان جمهوری اسلامی ایران میگویند: تصریح بندهای قطعنامه مبنی بر ادامهی فعالیتهای مراکز غنیسازی نطنز، فردو، آب سنگین اراک و... دلیل بهرسمیت شناختن حق غنیسازی توسط ایران است.
آنهایی که آرزو و آمالشان برقراری رابطه بین جمهوری اسلامی ایران و امریکای جهانخوار است ـ آن هم به هر قیمتی که شده ـ این توافقنامه را تَرَک برداشتن نگاه خصمانه و غیظ آلود ایرانیها نسبت به امریکا میدانند و ادامهی آن را ایجاد رابطه بین دو کشور بهحساب میآوردند. و...
این ادبیات و بگومگوها در خصوص توافقنامهای که شاید برای تصویبش ده سال رایزنی و کار سیاسی انجام گرفته، مرا یاد توافقنامهی معاویة بن ابی سفیان(علیه ما یستحق من الرحمن) با عقیل بن ابیطالب میاندازد. عقیل وقتی برای تأمین بعضی از نیازها و معاش خانوادهاش به سراغ معاویه رفت، معاویه برای پرداخت یکصدهزار درهم به وی، شرطی گذاشت. اینکه عقیل بالای منبر برود و امیر المؤمنین علی(ع) ـ برادرش ـ را لعن و سب کند. عقیل پولها گرفت و بالای منبر رفت، گفت: «مردم! معاویه از من خواسته که علی(ع) را لعن کنم، پس لعنت بر او باد!»
عقیل که از منبر پایین آمد، هرکسی گفتارش را از دیدگاه خود تفسیر کرد. دوستان معاویه به نفع خودشان و دوستان اهل بیت(ع) هم به نفع خودشان. با مطالعهی متن توافقنامهی ژنو3 استنباط من این است که تهیه کنندگانش آن را بهگونهای نوشتهاند که هر کس بتواند اسب مرادش را در میدان آن بتازد، بدون اینکه آسیبی به طرف مقابل برساند. در این خصوص باید به چند نکته توجه کنیم:
نکته اول: فراموش نکنیم که از یک سو زورمداران و خودکدخدابینان سالها بر طبل زورمندی کوبیده و مدعی هستند که اجازه نخواهند داد ایرانیها به غنیسازی دست پیدا کنند و از سوی دیگر ما ایرانیها نیز بر محور غیرت ایرانی، عزت اسلامی، دینمداری و مقاومت ایستاده و فریاد زدهایم که از این حق مسلم خودمان کوتاه نخواهیم آمد. پس لازم بود متن توافقنامه بهگونهای باشد که توخالی بودن طبل زورگویان را بهراحتی نشان ندهد، آنها را بیآبروتر نکند و حق غنیسازی ما را هم در لفافه و بیسروصدا به رسمیت بشناسد.
نکته دوم: اتحاد صهیونیسم جهانی و ارتجاع سلفی ـ وهابی تمام تلاش خود را گذاشته تا موفقیت این توافقنامه را با شکست مواجه کند. رعایت اصول توافقنامه از سوی طرفین به همان اندازه در پیشبرد اهداف آن لازم است که بیمهری هر یک از آنها میتواند پایههای تنظیم شده بر اساس احتیاط آن را لرزان و شکننده کند.
نکته سوم: ما با تکیه بر اصول نورانی اتحاد و مقاومت اسلامی و پشتیبانی از رهبر فرزانه و دولتمان با تأکید بر اجرای بندبند این توافقنامه، به هر آنچه میخواهیم، میرسیم. انشاءالله.