ماجرای میس روث

35 سال پیش در چنین روزهایی بیش از 40هزار مستشار نظامی که عمده‌ی آنها را آمریکایی‌ها و عوامل تحت امرشان مثل کره‌ای‌ها و فیلیپینی‌ها به همراه انگلیسی‌ها، هندی‌ها و... بودند، مجبور به ترک ایران و سپردن امور ارتش کشورمان به نظامیان شدند.

خانم روث یکی از مستشاران آمریکایی بود که آن روزها شصتمین بهار زندگی‌اش را جشن گرفته و همچنان در ایران به کار مشغول بود. وی سی و دو سال از عمرش را در شرکت لاکهید آمریکا شاغل بوده و بعد از بازنشستگی همراه تعداد دیگری از دوستانش به‌عنوان سرجهازی هواپیماهای شکاری فانتوم اف ـ4 سهم ایران شده بود.

آن طوری که مستشاران کره‌ای می‌گفتند، آمریکایی‌ها همراه هر هواپیمای جنگی که به ایران می‌فروختند، اضافه بر آنکه قیمتش را هرطور که دلشان می‌خواست، محاسبه و از حساب ایران برداشت می‌کردند، بین 8 تا 12نفر هم سرجهازی از میان بازنشستگان واحدهای هواپیماسازی و غیره به‌عنوان مستشار به ارتش ایران تحمیل می‌کردند و از قبل آنها پول‌های کلانی را از حساب ایران بیرون می‌کشیدند.

آمریکایی‌ها در ابتدای شعبه‌ی بازرسی فنی گردان دریافت و پخش پادگان قصرفیروزه یک میز و صندلی نرمی را برای خانم روث گذاشته بودند و یک مهر تاریخ‌دار ـ معروف به جولین دیت ـ‌را به دستش داده بودند تا هر برگ بازرسی که وارد شعبه و بعد از اتمام کار خارج می‌شد، را مهر بزند. ورود و خروج برگ‌ها در روز به سیصد برگ نمی‌رسید و در ماه کمتر از ده‌هزار برگ می‌شد.

آن روزها که یک افسر ایرانی کم‌تر از چهارهزار تومان و درجه‌دارش کمتر از سه‌هزارتومان می‌گرفت، برای خانم روث از کار افتاده فیش حقوقی 55000تومان در ماه صادر می‌شد که به‌ازای هر مهری که روی برگ‌ها می‌زد،‌ 60تومان می‌شد. البته از آن پول 30000تومانش را آمریکایی‌ها گرفته و به حساب شرکت لاکهید می‌ریختند و 25000تومان هم به خانم روث برای مخارجش می‌دادند.

اینها و هزاران خیانت از این دست گلی بود که آمریکایی‌ها بر سر مردم ایران زده بودند و از نوکری محمدرضا پهلوی و سران خودفروخته‌ی ارتش سوءاستفاده کرده و به‌خرج مردم ایران برای خودشان نوشابه باز می‌کردند. امیدوارم در خاطرات بعدی نمونه‌های دیگری را برای شما بنویسم.