این همه ادعا و اینقدر بیتدبیری، نوبره عزیز!
- دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۱۳ ب.ظ
- ۰ نظر
سبد توزیع کالا، خبرسازترین موضوع
این روزها خبر توزیع سبد کالا خبرسازترین موضوع در عرصهی رسانهها و فضای مجازی است. تبلیغات فراوان در کنار بینظمی در توزیع، بیعدالتی، سکتهی جوانانی بهدلیل عدم تخصیص سبد، و فوت پیرمردی در صف دریافت و... باعث شده این خبر در صدر اخبار قرار گیرد. با وجود اینکه هراقدامی در جهت آسایش مردم، نیک و پسندیده است، توجه به چند نکته در این خصوص بهنظر ضروری میرسد:
بیتوجهی به سوابق: بیش از سه دهه است که در کشور ما توزیع کالاهای ضروری به روشهای مختلف، مانند توزیع با دفترچههای محلی، استانی، کالابرگ سراسری، سهیمهبندی سازمانی و غیره انجام میشود. البته توزیع با کالابرگ سابقهی طولانی در جهان دارد و بسیاری از کشورها این روش را تجربه کردهاند. این اواخر هم توزیع یارانههای هدفمندی نیز تجربهی موفقی بود که شاهد آن بودیم. در این میان دولتمردان مدعی تدبیر و کاردانی چرا به این تجربهها مراجعه نکرده و با بیتدبیری این طرح ناقص و شبههبرانگیز را اجرایی کردهاند، جای تعجب دارد. بهطور نمونه به چند مورد از بیتدبیریها در اجرای این طرح اشاره میکنیم:
بیعدالتی در تخصیص: توزیع یکسان سبد کالا بین خانوارها ـ با وجود اینکه آمار دقیق خانوارها و سرپرستان آنها در توزیع یارانههای هدفمندی در دولت دهم تهیه و مشخص شده است ـ اینگونه که یک سرپرست خانوار مجرد همان میزان کالا دریافت کند که سرپرست یک خانوادهی شش یا هشت نفره دریافت میکند، عین بیعدالتی و همسو با شعار انحرافی فرزند کمتر، زندگی بهتر است.
حذف مستحقها و نیازمندان: خبر حذف 13میلیون کارگر و خانوادههای آنان از طرح توزیع سبد کالا نشان از بیتدبیری و بیبرنامگی آشکار از سوی مجریان این طرح بهحساب میآید. این حرکت نشان دهندهی نوعی اقدام عجولانه و مطالعه نشده است که تبعات منفی آن بیشتر از جنبههای مثبت خواهد شد.
مشخص نبودن جامعهی هدف: از اینکه بعضیها این حرکت را پوپولیستی دانسته و علیه مجریان آن تبلیغ میکنند، شاید حرف درستی باشد. در این طرح افرادی را در اطرافمان میبینیم که سبدکالا دریافت میکنند که دارایی آنها از چند میلیارد تومان فراتر است ـ اگرچه بازنشسته هستند ـ و در مقابل، زوجهای جوانی را شاهدیم که در تأمین نیاز ابتدایی زندگی لنگ هستند و به دلیل اینکه کارمند بخش خصوصی هستند، از دریافت این سبد محروم شدهاند. خبرساز شدن دریافت سبد کالا از سوی افرادی مانند: آقایان محمود احمدی نژاد (رئیس جمهور سابق)، مسجد جامعی (رئیس شورای شهر تهران) و... نشان از بیتوجهی در تعیین جامعهی هدف است.
بیتوجهی به شرایط زمانی: در حالیکه تعداد روزهای مانده به روز حماسه و سرنوشتساز ملت قهرمان ایران ـ بیست و دوم بهمن ماه ـ از تعداد انگشتان دست کمتر است، اجرای طرحی که 13میلیون کارگر و خانوادهاش را ناراضی کند و باعث کاستن از تعداد راهپیمایان این روز شود، میتواند از نکات شبههناک بهحساب بیاید. لازم است هرطور که شده این بیتدبیری از سوی مسئولان توجیه و شکاف بهوجود آمده ترمیم شود.
بیمنطقی در تعیین زمان توزیع: تعیین 15 روز برای توزیع با توجه به عدم پیشبینی زیرساختهای لازم از دیگر بیتدبیریها بهشمار میآید. تعیین این زمان باعث هجوم مردم به فروشگاهها و تشکیل صفهای طولانی شده که سوء استفادهی دشمنان در تبلیغ علیه نظام مقدس اسلامی را در پی داشته است.
عدم توجه به آماده بودن زیرساختها: فروشگاههای توزیع کننده مثل اتکا گاهی فقط دو قلم از کالا را ارائه میکنند. بهطور نمونه، فروشگاه اتکای سوم خرداد روز چهاردهم فقط تخممرغ و پنیر داشت ـ با توجه به هزینههای رفت و آمد، سرمای استخوانسوز و... این گونه توزیع نارضایتی مردم را در پی خواهد داشت.
یادمان باشد: هرچه داریم ـ عزت، سربلندی، آزادی، امنیت و... ـ از صدقه سر این مردم مهربان و صبور است. با بیبرنامگی باعث آزار آنها و اهانت به شخصیتشان نشویم!