راز پنهان بودن قبر زهرا(س) چیست؟
- جمعه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۱۷ ب.ظ
- ۰ نظر
عباس، عموی حضرت زهرا(س) در آخرین روز حیات بانو به ملاقات وی آمد. حضرت فاطمه به امیر المؤمنین(ع) فرمود که حال و حوصلهی ملاقات ندارد. امام(ع) به حسنین فرمود: بروید و به عموی خود بگویید که مادرمان کسی را برای ملاقات نمیپذیرد.
عباس، از اینکه بعد از وفات رسول خدا(ص) زهرا(س) را در سختیها و مقابل ظالمان تنها گذاشته بود، پشت درِ خانهی زهرا(س) زار زد و گریست. حسن و حسین هم با او گریستند. عباس رفت و کسی را سراغ علی(ع) فرستاد. قاصد گفت: میدانم که روزهای آخر زندگانی زهراست. میخواهم در تشییع جنازه و دفن و کفن وی شرکت کنم.
علی(ع) پاسخ داد: به عمویم بگو که زهرا چنین وصیت کرده است:
لا یشهد احدٌ جنازتی من هولاء الذین ظلمونی و اخذوا حقی فانهم عدوی و عدو رسول(ص) و لاتترک ان یصلی علیّ احد منهم و لا من اتباعهم وادفنّی فی اللیل اذا هدأت العیون و نامت الابصار.
اجازه ندهی هیچ یک از افرادی که در حقم ستم روا داشتند در تشییع جنازهام حاضر شوند، زیرا آنان دشمنانِ خدا و رسولند و رخصت ندهی هیچ کدام از آنان یا هوادارنشان بر جنازهام نماز بگزارند و شبانگاه، آن زمان که دیدگان مردم آرامش یافت و چشمها بهخواب رفت، مرا به خاک بسپار! (بحار الانوار، ج 43، ص 192)
زهرا(س) با این وصیت خواست که نسلهای آینده بپرسند که چرا قبر دردانهی پیامبر(ص)، کسی که رضایت او رضایت خدا و رسول اوست، غضبش غضب خدا و رسول را در پی دارد، پنهان مانده است؟
چرا او را شبانه غسل دادند؟
چرا مخفیانه کفن و دفنش کردند؟ چرا
چرا شبانه او را تشییع غریبانه کردند؟
چرا؟ چرا؟ چرا؟
زهرا(س) میخواست چهرهی غاصبان خلافت، متعرضان به حریم الهی ـ خانهای که جناب جبرائیل با اذن بدان وارد میشد ـ به یغما برندگان ارثش، به ساکتین و مشاهده کنندگان فتنه و... درس ایستادگی در پای ولایت و امام زمان را بدهد که داد.