اوراقچی اتومبیل!
- شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۴۲ ب.ظ
- ۱ نظر
آن روزها گروه رزمی اعزامی از مشهد مقدس با محوریت گردان 153 و به فرماندهی سرهنگ دوم منوچهر کهتری وقتی در حاشیه نخلستانهای ذوالفقاریه مستقر بود، راننده یک وانت باری که بعدها معلوم شد نامش «دریاقلی» و حرفهاش «اوراقچی اتومبیل» بوده، خودش را به فرمانده نیروهای مستقر در منطقه رسانده و خبر ورود نیروهای عراق به ذوالفقاریه را از رودخانه بهمنشیر به سرهنگ اعلام میکند.
سرهنگ با نیروهای گردان و سایر یکانهای همراهش در گروه رزمی، عزمش را جزم کرده و با یورش به نیروهای دشمن ـ که به استعداد دو تیپ رزمی بودند ـ آرزوهای متجاوزین را در نطفه خفه میکند. با گذشتن از بهمنشیر، آنها را تعقیب و تا کیلومترها بین دشمن و شهر آبادان فاصله میاندازد.
سرهنگ کهتری با اینکه در روز اول نبرد بهشدت زخمی شده بود، چند روزی بدون اینکه فرصت درآوردن پوتینهایش را پیدا کند ـ در خط نبرد مداوا شده ـ شبانه روز در کنار نیروهایش میماند و از دشمن پی در پی تلفات میگیرد. وقتی اسرای دشمن به عقبه تخلیه میشوند، در بازجوییها از نقشههای دشمن در تصرف آبادان و پیشروی به سوی اهواز، ماهشهر و... خبر میدهند. خبر شکست دشمن و کشف نقشههایش سیل تشویقها را نثار سرهنگ و نیروهایش میکند.
تعدادی از مردم آبادان به پاس احترام به سرهنگ، نوزدان پسرشان را کهتر مینامند و از نماینده شهرشان میخواهند که لایحهای را به مجلس ارائه کند تا نام بهمنشیر را به کهترشیر تغییر دهند. در شهر از او با عنوان «ناجی آبادان» یاد میکنند.
سالها بعد که جنگ بهپایان میرسد، فراموش میکنیم که سرهنگ کسی است که در سه جنگ با عراق ـ سالهای 1336، 1347 و 1359ـ حضور داشته و در هر سه جنگ مفتخر به دریافت تشویق و نشان شده است. حالا که در امینت هستیم، احساس میکنیم که دیگر نیازی بهوجود آدمهایی مانند او نیست و شاید میخواهیم نسل آینده هم نداند که امثال او در جنگ و دفاع از مرزهای این سرزمین حضور داشتهاند.
در بزرگداشت قهرمانان نبرد ذوالفقاریه، در سالهای اخیر میبینیم که در ورودی آبادان تندیسی از دریاقلی نصب شده است. در سی و سومین سالگرد این عملیات، مثل سالهای گذشته، مراسمی برپا و در آن تندیسهای کوچکی از قهرمانی که فقط در حد رساندن خبر نفوذ دشمن نقش داشته، به شرکت کنندگان هدیه میشود. البته سرهنگ که در دریافت نشانهای جنگ 1359 هم مورد کملطفی قرار گرفته بود،با تذکر رهبر، در فهرست دریافت کنندگان نشان فتح قرار میگیرد و سرانجام سرهنگ کهتری با درجه سرتیپی به مراسمهای سی و سومین پاسداشت نبرد ذوالفقاریه و برای گرفتن تندیس دریاقلی دعوت میشود!
اینکه از قهرمانی مثل دریاقلی تقدیر میشود، سزاوار است؛ لیکن بهتر است بدانیم با نصب اینگونه تندیسها و پاسداشتها فقط به گوشهی کوچکی از تاریخ افتخارات قهرمانان این سرزمین پرداختهایم و با این کار باعث شدهایم تا نسل آینده نسبت به قهرمانان واقعی جنگ آگاهی لازم را پیدا نکنند و به تبع آن نبرد ذوالفقاریه و جانفشانیهای امثال سرهنگ کهتری و افرادش، در لابهلای اوراق تاریخ دفاع مقدس بهفراموشی سپرده شود.
پ.ن: رهبر انقلاب در حاشیه کتاب «تجاوز که آغاز شد» (که نگاه ناقص و یکسویه به جنگ تحمیلی و شرح وقایع آن دارد) نوشتهاند: «در این ماجرای مهم و تعیین کننده [نبرد ذوالفقاریه] یک گردان از ارتش نیز نقشی بسیار اساسی داشت و فرمانده آن بهنام سرهنگ کهتری همان روزها بهخاطر مقاومت شجاعانه و فداکارانهاش خیلی معروف شد. کاش از اینها هم در این نوشته یادی شده بود».