همزادی جهالت، خیانت و حقارت
- پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۴ ب.ظ
- ۱ نظر
سراسر تاریخ انبیا و بهویژه اسلام و تشیّع نشانگر این واقعیت است که هرگاه یک حرکت الهی و دینی برای نجات بشریت در جهان رخ نموده، بهدنبال آن مثلث شوم جهالت، خیانت و حقارت برای شکستن این حرکت قد علم کرده است. پیدایش آدمهایی همچون ابوجهل و ابولهب (نماد کفر و جهالت)، ذوالخویصره (پدر معنوی و بنیانگذار سلفیها و وهابیون که خود را از پیامبر پیامبرتر میدانستند) و طلحه و زبیر و عایشه، مصداقهایی هستند که باوجود آگاهی و اقرار به حقانیت رسالت نبیاعظم(ص) و امیرالمؤمنین، علی(ع) برای رسیدن به مطاع دنیوی و حکومت ظاهری دنیا دست به کارهای پلیدی زدند که جز نفرت و نکبت چیزی از آنها بهجای نماند. عناصر پلیدی که در قالب سپاه کفر در کنار چاههای بدر، اهل سقیفه در مدینه، اهل جمل در بصره و نهروانیان را علیه حکومت حق سازماندهی و آراستند.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام امت، خمینی کبیر(ره)، این گروه بهدنبال تکرار تاریخ در کردستان، خوزستان، آذربایجان و... دوباره بهصحنه آمدند تا صدوا عن سبیلالله شوند، لیکن با یاری خدا نشد. با تثبیت حکومت اینها بیکار نشستند و بارها و بارها حکومت اسلامی را به چالش کشیدند. در تیر ماه 1378، ده سال بعد در فتنهی 1388 و... در این خصوص لازم است گفتههای آقای محمدعلی ابطحی، معاون خاتمی (رئیس جمهور اسبق) در دولت اصلاحات را بهدقت خواند: خاتمی و هاشمی و مجمع روحانیون به خاطر منافع خودشان از موسوی پس از انتخابات حمایت کردند.