جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

آخرین نظرات

۱۲ مطلب با موضوع «مذهبی :: وهابیت» ثبت شده است

فرزندان شیطان

دیروز که محمدبن‌عبدالوهاب، عصیانگر علیه دین و عقل، در تور انگلیسی‌های خبیث گرفتار شد و با حمایت و پشتیبانی شیطان‌زادگان آل‌سعود دست به فرقه‌سازی و شکاف در صفوف متحد مسلمانان مشغول شد، هزاران هزار مسلمان به‌واسطه‌ی خیانت وی گرفتار تیغ و غارت شدند و خانه‌های فراوانی از مسلمانان به‌آتش ظلم وهابیون از خدا بی‌خبر در آتش فتنه سوخت. آنها با تمسک به ظاهر دین و تفسیرهای جاهلانه از آیات قرآن کریم اعتقادات میلیون‌ها مسلمان را مورد تعرض قرار دادند و غیرخود را با انگ تکفیر و تمسک به سلفی‌گری به مرگ و نابودی تهدید کردند.

شیاطین رها شده!

آنچه متون تاریخی نشان می‌دهند، این است که از زمان حضرت ابراهیم(ع) آیین میترائیسم اولین و کهن‌ترین آیین مشرکانه‌ی دنیاست که نمادهای شیطان‌پرستی را ترویج می‌دهد، یعنی می‌توانیم بگوییم که میترائیسم اولین آیین شیطان‌پرستی جهان است که در مقابل دین توحیدی حضرت ابراهیم(ع) فعالیت خود را شروع کرده است. (کتاب ملک سلیمان ملک مهدی(عج)، ص 147)

براساس شواهد و قرائن موجود اولین گروه‌های شیطان‌پرستی در فرانسه، انگلیس و اسکاتلند شکل گرفت و با گسترش انقلاب کبیر فرانسه اوج گرفت و در سطح جهان ریشه‌ دواند.

بهائیت، وهابیت و سلفی‌گری در غرب آسیا به تدبیر و توطئه‌ی انگلیسی‌های مکار به تبع از آیین میترائیسم تشکیل و برای مبارزه با دین توحیدی اسلام به‌مبارزه برخاستند.

امان از این همه خباثت!

لطفاً به این افاضات وزیر جنگ صهیونیست‌ها خوب توجه کنید!

موشه یعلون، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، در تازه‌ترین اظهاراتش عمق خباثت و شخصیت جنایتکارانه‌ی مسئولان رژیم صهیونیستی را به نمایش گذاشت. و گفت: "اینکه دشمنت را با دستان خود بکشی، نه لذت بخش است و نه کاری است خارق العاده سیاسی. لذت بخش آن است که کاری کنی دشمنت با دست خودش خود را از بین ببرد یا اینکه برادرش او را بکشد. این است سیاست امروز ما".

در روایتی دیدم از قول رسول خدا(ص) نقل شده بود که فرمودند: هیچ قومی به‌اندازه‌ی یهود مرا آزار و اذیت نکرد.

همه را بردند...

اگر اهل خبر باشید و مشتاق آگاهی از وقایع اطرافتان، بدون شک خبر اسارات و آزادی پنج مرزبان به اسارت گرفته شده را در کنار خبرهای هدفمندی یارانه‌ها و مذاکرات هسته‌ای و... پی‌گیری کرده‌اید. درخصوص آزادی چهار تن از پنج مرزبان به اسارت رفته، از مسئولان کشوری تا نظامی و حتی هنرمندان و مردم عادی حرف‌های گوناگونی گفته و موضع خاصی گرفته‌‌اند. فارق از هرگونه موضع‌گیری احساسی، چند مورد را در این خصوص باهم مرور می‌کنیم:

1)  ضرورت اقدام برای آزادی: آنچه مسلم است، این افراد ایرانی‌اند، حکومت و مردم در قبال آنها مسئول بوده و برای آزادی آنها از اقدام‌های سیاسی گرفته تا دعا و... باید انجام می‌داد که به خوبی هم انجام شد.

...نمک‌پاش دل ریشوم چرایی؟!

خبرهای عجیب: چند روز گذشته اخبار متفاوتی را خبرگزاری‌ها از یک حرکت تفرقه‌افکنانه مخابره کردند که جای تأمل و توجه دارد. خبر اول: نام‌گذاری یکی از خیابان‌های اصلی شهر سقز به‌نام عمر. خبر دوم: نام‌گذاری شهرک قدس در شهر قم توسط جوانان به نام ابولؤلؤ.

در این روزها که دشمن مستکبر،‌تکفیر و منافق با تمام توان به مخالفت و دشمنی با ایران اسلامی برخواسته است، این حرکت‌ها نوعی آب به آسیاب دشمن ریختن می‌تواند باشد. حرکت وهابی‌ها و سلفی‌ها در قالب گروه‌های تکفیری «النصره» و «داعش،‌ نیروهای عراق و شام» و کشتار مسلمانان اعم از سنی و شیعه توسط این تکفیری‌ها، بدون شک وحدت و حرکت در مسیر اتحاد را می‌طلبد. این حرکت‌ها چه از سر ناآگاهی و چه از درِ دشمنی باشد،‌ حرکتی خلاف مصلحت امت اسلامی است.

سقز کجاست؟: هنوز مردان فراوانی از این سرزمین زنده و شاهد هستند در حالی‌که شهر سقز در عربی‌ترین نقطه‌ی کشور عزیزمان ایران، ماه‌های زیادی جولانگاه خودفروختگان از نفوذی‌های بعثی گرفته تا عوامل خائن عزالدین حسینی و قاسملو در کنار منافقین و... شده بود، فرزندان این سرزمین به‌ویژه دوستان اهل بیت(ع) کمر همت بستند و شر دشمن را از این شهر کندند. از گردنه‌ی خان گرفته تا بلندی‌های سردشت، همه جا را برای مردم غیور کردستان آرام کردند. حالا اعضای شورای شهر سقز در سی و پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی به‌چه انگیزه‌ای نام «عمر» ـ دشمن اهل بیت(ع)‌ و سوزاننده‌ی  در خانه‌ی پاره‌ی تن رسول مهربانی‌ها ـ را برای نام یک خیابان اصلی برمی‌گزینند،‌ جای تأمل و تعجب است. خواه از سر خیانت باشد، خواه کج سلیقگی، کاری خلاف وحدت و مروت است.

وقتی چاقو دسته‌ی خودش را می‌برد!

اتمام تاریخ مصرف مفی‌ها: این روزها شبکه‌های ماهواره‌ای وابسته به عربستان سعودی و شبکه‌های داخلی آنها در برنامه‌های خاصی علیه مفتی‌های جهادی موضع گرفته و در تقبیح و تکفیر آنها پیشقدم شده‌اند. گویا افتضاحی که این مفتی‌ها در جهان اسلام، به‌ویژه اهل سنت دچار شدند، دولت پادشاهی عربستان را وا داشته تا هرچه سریع‌تر دامنش را از وابستگی و پشتیبانی این قبیله پاک کند. پادشاهی در حال سقوط می‌خواهد به مسلمانان اعلام کند که با مواضع آنانی که ازدواج با خواهر، مادر، اهدای همسر به تکفیری‌ها، کشتن مسلمانان و تصرف و فروش همسران و دختران آنها به عنوان کنیز و جنایت‌های دیگر به‌نام اسلام، موافق نیست. در حالی‌که دنیا می‌داند که هزینه‌های این جنایت‌ها و جنایتکاران را پادشاه سعودی از سرمایه‌ی نفت مسلمانان هزینه می‌کند. برای نمونه به این گزارش توجه کنید.

نفرین به مفتی‌ها در عربستان: داوود الشریان مجری سرشناس شبکه‌‌ی ام.بی‌.سی، وابسته به عربستان سعودی در اقدامی بی‌سابقه در برنامه‌ی زنده‌ی «الثامن» که از این شبکه‌ی ماهواره‌ای پخش می‌شد، از مفتیان معروف وهابی مانند عرعور، العریفی، سلمان العوده، سعد البریک و العواجی به شدت انتقاد کرد و آنها را مفتیان توئیتر معرفی کرد که جوانان کشور را تحت عنوان جهاد به کام مرگ می‌فرستند. الشریان گفت: شما مفتیان مسئول خون ریخته شده‌ی فرزندان ما در سوریه، عراق و افغانستان هستید و جامعه باید به حساب شما برسد. شما از زمان جنگ در افغانستان تا امروز جوانان ما را برای رفتن به جنگ تحریک می‌کنید و آنان را به کشتن می‌دهید. به جنگ‌هایی می‌فرستید که معلوم نیست چه کسی آنها را آغاز کرده و چه کسی آنها را به پایان می‌برد به ما رحم کنید و دست از سر ما بردارید.

وهابی و اشکال بر قرآن

اظهار نظرهای شیطان پسند: از سال‌ها پیش که پای مستشرقین به بلاد اسلامی باز شد، متون ومنابع دینی مسلمانان را برای تحقیق بردند، به‌دنبال آن اظهار نظرهای گاهی شیطانی و گاهی دور از واقعیت در کنار گفته‌ها و نوشته‌ها در عرصه‌های مختلف بیان و طرح شد. یکی کتاب «محمد، پیامبری که باید از نو شناخت» را نوشت و بعد از کلی تحسین و تقدیر از رسول مهربانی‌ها، با یک نظر شیطان‌پسند، با مستمسک قرار دادن یکی از آیات قرآن کریم، سعی کرد رسول خدا(ص) را فردی دنبال هوی و هوس معرفی کند. و...
در سال‌های اخیر هم شاهد بودیم که جناب حاج فرج دباغ ـ همان عبدالکریم سروش بت سبزها ـ در هتل‌های گرم و نرم ینگه‌دنیایی‌ها که خوشی به زیر دلش زده، افاضاتی را در جهت منافع و خواست غربی‌ها،‌ یعنی در ادامه‌ی حرکت مستشرقین پیرو شیطان فرمودند مثل: آیات قرآنی منبع وحیانی ندارد و ادراک شخصی پیامبر(ص) بوده و... که همه و همه نشان از حرکت مذبوحانه‌ی دشمنان از به‌چالش کشاندن عقاید ناب قرآنی مسلمانان دارد.

سرباز سفیانی!

خاطره: چند سال پیش که توفیق زیارت خانه‌ی خدا نصیبمان شد، در مدینه‌ی منوره اتفاق جالبی برایمان افتاد. روزی حاج رضا و حاج محمد برای نماز و زیارت به مسجد النبی رفته بودند که وقتی برگشتند، خنده‌های آنها در ناهارخوری توجه همه را به‌خود جلب کرد. دلیل خنده‌ها را که پرسیدیم، حاج محمد گفت: «از خیابان بالایی که می‌آمدیم، از مقابل یک تابلوفروشی گذشتیم. تابلوی زیبایی نگاه ما را به خود جلب کرد. روی آن نوشته شده بود «انا مدینة العلم و علی بابها» کمی با تعجب به تابلو و تابلوفروش نگاه کردیم. مرد فروشنده جلو آمد و از نگاه‌های عجیب ما سؤال کرد.

حاج رضا که عربی می‌دانست به او گفت: «تا جایی که ما می‌دانیم وهابی‌ها علاقه‌ای به امام علی(ع) ندارند و دوست ندارند که نام آن حضرت در منبر و کتاب‌شان به نیکی یاد شود. این تابلو و این حدیث ارزشمند آن هم در مدینه ما را به تعجب واداشته است.»

امان از لجاجت!

یک روایت: اهل سنت و شیعیان در بسیاری از موارد، به‌ویژه برای دفاع از حقوق اهل بیت(ع) به حدیث شریف ثقلین استناد می‌کنند و آن را از احادیث صحیح و متواتر می‌دانند. متن این حدیث شریف این است: قال الرسول‌الله(ص): انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا (سنن دارمی، و ترمذی، صحیح مسلم و منابع معتبر شیعی)

لیکن گروهی معلوم الحال از میان اهل تسنن این حدیث را قلب کرده و از سر دشمنی با اهل بیت(ع) به‌جای «عترتی یا اهل بیتی» کلمه‌ی «سنتی» را جایگزین کرده‌اند. چند سال پیش یکی از دانشمندان سنی اردن،‌ به‌نام شیخ حسن بن علی سقاف در رساله‌ای تحقیقی نوشتند که براساس تحقیق وسیعی که در منابع اهل سنت کرده‌اند، احادیثی که از کلمه‌ی «سنتی» استفاده کرده‌اند، تمامی ساخته و پرداخته‌ی حدیث‌سازان اموی بوده و اعتباری ندارد.

اربعین و تکفیری‌ها

تاریخ را که ورق می‌زنی در ماجرای رفتارهای گوناگون با حرم امام حسین(ع) به نام افراد خبیثی برخورد می‌کنی که با تمام قساوت و کینه سعی کرده‌اند تا نشانی از حسین(ع) و قیامش باقی نماند. در میان این افراد، نام متوکل عباسی، در خباثت و پستی بیشتر از همه دل را آزار می‌دهد. خلیفه‌ای که به‌دلیل عقده‌های فراوان از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دست‌کم سه بار دستور داد تا بنای قبر امام را خراب، زمین آن را شخم بزنند و آب به زمین ببندند تا نشانی از قبر باقی نماند. البته هارون الرشید عباسی هم همین کار را در تبعیت از مروان اموی انجام داده بود.

فرزندان ناپاک این تکفیری‌ها به فرمان شورشی عمله‌ی انگلیس ـ‌محمد بن عبدالوهاب ـ سال 1216ق با فرماندهی عبدالعزیز سعودی به کربلا تاختند و بارگاه امام حسین(ع)‌ را تخریب و همه جا را آتش زدند. آنها در سال 1425ق هم  با نام القاعده و بمب‌های اهدایی استکبار جهانی به صف عزاداران حسینی وارد شدند و صدها نفر را به خاک و خون کشیدند. چند روز پیش هم شاهد بودیم که تکفیری دیگری در میان اتوبوس‌های ایرانی‌ها رفته و با انفجار دو دستگاه اتوبوس بیش از شصت نفر را شهید و زخمی کردند.

ازدواج با مادر و خواهر حلاله!

ورودیه: این روزها چشممان به فتواهای عجیب و غریب مفتی‌های وهابی ـ سلفی وقتی افتاد، با خودمان گفتیم که هر فتوایی باید مستند به آیه‌ای از قرآن و یا حدیثی از سنت صادر شده باشد، پس این فتواها هم باید مبنا و مسندی داشته باشند. دنبال سند فتواهایی که مفتی‌ها در پاسخ مجاهدین سلفی ـ بخوانید تروریست‌های در حال جنگ در سوریه ـ‌ مثل بلا مانع بودن ازدواج با مادر،‌خواهر و حتی مجاز بودن زنان دارای همسر برای تأمین نیاز جنسی جمعی از تروریست‌ها  بودم که آن را در کتاب شخصیت و قیام امام حسین(ع) یافتم. شما هم بخوانید و بدانید خوب است.

سند صدور فتواها: پرده‌ی اول: بعد از واقعه‌ی کربلا، مردم مدینه عبدالله بن حنظله را با عده‌ای به نمایندگی از سوی اهل مدینه به شام فرستادند تا اوضاع حکومت اموی را از نزدیک ببینند و نتیجه را به آنها گزارش کنند. عبدالله و افراد همراهش رفتند و وقتی برگشتند، خطاب به مردم گفتند: «ای اهل مدینه، از خدای یگانه که شریکی ندارد، بترسید! به خدا سوگند ما بر یزید خروج نکردیم، مگر آنکه ترسیدیم به سبب اعمال او از آسمان بر ما سنگ ببارد. یزید چنان مردی است که با مادر و دختر و خواهر هم‌بستر می‌شود و باده نوشی می کند و نماز گزاردن را رها کرده است. (منبع: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 5، ص 49؛ ابن جوزی، المتنظم، ج 6، ص 19)

حماقت سلفی

حماقت مثال زدنی: چند سال پیش در خبرها خواندم که نیروهای امنیتی پاکستان، مدرسه‌ای را با دویست شاگرد پسر در منطقه تحت پوشش طالبان کشف کرده‌اند که بچه‌های بین 8 تا 12 سال را در آنجا آموزش‌های انتحاری می‌دادند. در تحقیقات مشخص شده بود که این بچه‌ها را نیروهای طالبان با پول‌های بادآورده وهابیون عربستان از خانواده‌های فقیر افغانی و پاکستانی بین 100 تا 400 دلار خریداری و به آنجا منتقل کرده‌اند. مسئولان اطلاعات به این نکته نیز تأکید کرده بودند که تعداد زیادی از این قبیل مدارس در پاکستان و افغانستان در نقاط مختلف توسط وهابیون دایر و اداره می‌شود.

در سال‌های گذشته منتظر بودم تا محصول این مدارس را در صحنه‌های سیاسی و بین‌المللی ببینم. شاگردان بی‌چاره‌ای که براساس آموزه‌های جاهلی «سلفی ـ وهابی» آموزش دیده و به‌شوق رسیدن به حورالعین و... حاضر به انجام هرکاری هستند،‌ از کشتن زن‌ها و بچه‌ها در بازار و خیابان گرفته تا ازدواج با مادر و خواهر خود.

چند روز پیش در خبری خواندم یکی از این آموزش دیدگان را در حالی‌که مقدار زیادی مواد منفجره به خود بسته بود و می‌خواست زائران کربلای حسینی را به شهادت برساند، دستگیر کرده‌اند. طرف اصرار داشته که زودتر او را بکشند. وقتی دلیل اصرارش می‌پرسند، می‌گوید: «شیخ ما گفته که وقتی کشته شویم، مستقیم به بهشت می‌رویم و 72تن از حورالعین در انتظار هر یک از ما هستند تا ما را به کام دل برسانند.

جالب اینجا بود که وقتی او را بازدید بدنی می‌کردند، متوجه شدند که یک قوطی آهنی ضخیمی را در وسط پایش گذاشته و آلت تناسلی‌اش را در میان آن محکم جاسازی و پنهان کرده است تا هنگام انفجار کمربند انفجاری، آسیبی به آلتش نرسد و وقتی وارد بهشت شد، بتواند با حورالعین‌ها ازدواج کند. در قرن بیست و یکم و جاهلیت به این مدرنی، فقط از تفکر سلفی و وهابی بر‌می‌آید و بس.