جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

آخرین نظرات

۴ مطلب با موضوع «فرهنگی» ثبت شده است

حالمون این قدر بده؟! (1)

از رفاقت شجریان با گوگوش و بهائیان تا حمایت دولت اعتدال از شجریان/ روحانی: شجریان سفیر فرهنگی ایران است!

 محمد رضا شجریان که طرفدارانش از وی به عنوان استاد آواز نام می برند، چند روزی است که به بهانه بیماری جزئی (عوارض سرماخوردگی) در یکی از بیمارستان های خصوصی تهران به نام کسری بستری شده است. این در حالی ست که آخرین کنسرت شجریان به خاطر عدم استقبال مردم و خرید بلیت مانند کنسرت اخیر گوگوش به تعطیلی کشیده شد. این افول شدید وی و به فراموشی سپرده شدنش باعث شده که وی از شیوه ی مظلوم نمایی استفاده کند تا شاید بتواند توجهات را مجددا به سمت خود جلب کند.
 
از سوی دیگر موضوعی که موجبات تعجب را به همراه داشت عیادت فریدون برادر رئیس جمهور و وزیر بهداشت و همراهی شدید رسانه های زنجیره ای دولت با این موضوع بود.

بی‌وفایی تا کی؟!

بعد از مدتی توفیق حاصل شده امشب مسافر آستان مقدس رضوی شویم و فردا شب، شب آرزوها ـ لیلة الرغائب ـ‌ در جوار امام رئوف دعاگوی شما دوستان خوب باشیم. امروز صبح هم برای اینکه فرصت دیدار از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را از دست ندهم، با وجود اینکه می‌دانستم روز اول شاهد بعضی نابسامانی باشم، راهی نمایشگاه شدم. حدثم درست بود. بعضی از غرفه‌ها، به‌ویژه در بخش نشر الکترونیک هنوز آماده نشده بود و اطلاع‌رسانی هم با اشکالات فراوان مواجه بود. بیشتر نشانی‌های اطلاع‌رسان‌ها ‌متأسفانه سرکاری بود.

در شبستان اصلی مشغول بازدید بودم که چشمم به غرفه‌ی «بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس» افتاد که با بَنِر بزرگی تبلیغ شده بود. از آنجایی که علاقه‌ی فراوانی به کتاب‌های دفاع مقدس دارم،‌ وارد غرفه شدم. در بخش شهدا، تمام آثار مربوط به شهدای عزیز سپاه پاسداران و خاطرات و سرگذشتنامه‌ها هم از آنِ‌ آنها و بعضی از نیروهای مردمی بود. هرچه گشتم نشانی از حضور قهرمانان ارتش جمهوری اسلامی ایران در غرفه‌ی که مدعی حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس است، نیافتم. با گله‌مندی به‌مسئول غرفه که مشغول حساب و کتاب بود،‌ گفتم: «برادر! فکر می‌کنم ارتش هم در این دفاع مقدس حضور داشت. به‌گمانم شما و دوستان‌تان به‌جد تصمیم گرفته‌اید نام و نشان ارتش را از پرونده‌ی دفاع مقدس پاک کنید!» با تعجب گفت:‌«حاج آقا!‌چرا چنین استنباطی کردید؟!»

کتاب خوب!

دقت در انتخاب کتاب: این پست را به‌مناسبت هفته‌ی کتاب تقدیم می‌کنم.

این روزها همه جا بحث و گفت‌وگو از کتاب، نشر و کتابخوانی است. صحبت تقدیر از پدیدآورندگان کتاب که به‌‌قول قدیمی‌ها با دود چراغ خوردن و تحمل بی‌خوابی‌های شبانه، اندوخته‌های بشری و تراوشات ذهنی‌شان را در قالب کتاب آماده و برای نشر به ناشرین زحمت‌کش سپردند تا در قالب کتاب در اختیار نسل حال و آینده قرار گیرد، است. دوستداران کتاب نیز با استفاده از این گنجینه‌های ارزشمند است که راه تکامل و پیشرفت را همچون برق و باد می‌پیمایند و صد البته که خود را مدیون زحمات مؤلفان و ناشرین می‌دانند.

 کتاب، وسیله‌ی عمده برای انتقال اطلاعات و دانش‌های بشری به‌حساب می‌آید و از عوامل مهم پیوند میان نسل‌ها و ملت‌هاست. در حال حاضر قریب به هفتاد هزار عنوان کتاب سالانه در سطح کشور ما، چاپ و توزیع می‌شود. بدیهی است انتخاب کتاب مناسب از میان آنها که هم مطابق نیاز ما باشد و هم وقتمان را هدر ندهد، از ضروریاتی است که باید به آن توجه داشته باشیم. جالبه بدانیم بی‌توجهی در انتخاب کتاب ممکن است اضافه بر نابودی وقت ارزشمندمان، عقل و دین ما را هم به باد دهد. در این خصوص دو حدیث شریف از امامان معصوم(ع) بدون هیچ شرح و توضیحی به حضور شما دوستداران کتاب تقدیم می‌شود:

 

عن امیر المؤمنین(ع) قال: مالى ارى النّاس اذا قرّب الیهم الطّعام لیلا تکلّفوا انارة المصابیح لیبصروا ما یدخلون بطونهم و لا یهتمّون بغذاء النّفس بان ینیروا مصابیح البابهم بالعلم لیسلموا من لواحق الجهالة و الذّنوب فی اعتقاداتهم و اعمالهم. على(ع) فرمود: چرا مردم موقع غذا خوردن در شب چراغ روشن می‌کنند تا با چشم خود ببینند چه طعامى می‌خورند؛ ولى در تغذیه روانى خود [انتخاب و مطالعه‌ی کتاب] همت ندارند که چراغ عقل را با شعله‌ی علم روشن کنند تا از غذاى آلوده مصون بمانند و دچار عوارض نادانى و گناه در عقاید و اعمال خود نشوند. (سفینه البحار، ج 2 ص 84)

 

قال الحسن بن على(ع) عجبت لمن یتفکّر فی مأکوله کیف لا یتفکّر فی معقوله فیجنّب بطنه ما یؤذیه و یودع صدره ما یردیه.  تعجب می‌کنم از کسانى که در غذاى جسم خود فکر می‌کنند؛ ولى در امور معنوى و غذاى جان خویش [مطالعه‌ی کتاب] تعقل نمی‌کنند، شکم را از طعام مضرّ حفظ می‌کنند؛ ولى باک ندارند که افکار پلیدى در روان آنها وارد شود! (سفینه البحار، ج 2 ص 84)


                               

پوشش دینی

صاحبان مقاتل و تاریخ‌نویسان در خصوص وقایع روز عاشورا نوشته‌اند که حضرت اباعبدالله، حسین بن علی (ع) در آخرین ساعت حیات مبارکش که تمام عزیزانش را فدای راه خدا کرده بود - از علی‌اکبر تا علی‌اصغر (ع) - آمد مقابل خیمه‌ها ایستاد و خطاب به محرمانش (۱) فرمود:

إِیتُونِی بِثَوْبٍ لایُرْغَبُ فِیهِ اَلْبَسَهُ غَیْرَ ثِیَابِی لا اُجَرِّدَ فَاِنِّی مَقْتُولٌ مَسْلُوبٌ [۲].

جامه‌ای برایم بیاورید که کسی در آن رغبت نکند تا آن را زیر لباس‌هایم بپوشم و برهنه نمانم؛ زیرا کشته و عریان خواهم شد.

ابن شهرآشوب می‌نویسد که جامه‌ای کوتاه و تنگ برای امام آوردند [نگاهی به لباس کوتاه و تنگ انداخت] آن را نپوشید و فرمود:

هَذَا لِبَاسُ اَهْلِ الذِّمَّةِ [۳]. این لباس اهل ذمه (یهود و نصاری) است.

جامة کوتاه و تنگ را برگرداندند و لباس کهنة دیگری برای امام آوردند. آن را پوشید و راهی میدان شد.

کمی تأمل در رفتار امام (ع) نشانگر این حقیقت است که مسلمان در انتخاب پوشش باید دقت و توجه داشته باشد، اگرچه در بد‌ترین شرایط زندگی گرفتار باشد. یکی از منافذی که صاحبان تفکر شیطانی برای ورود به حریم خصوصی مردم دین‌مدار انتخاب کردند، تغییر پوشش دینی آن‌ها بود که این‌روز‌ها به‌راحتی می‌توان آن را مشاهده کرد. شیطان‌ صفتان روزی لباس‌های بانوان را هدف قرار دادند و با کوتاه کردن آن‌ها از پا و تنگ و چسبان نمودنشان در حجم تن پرداختند، این روز‌ها نیز با تغییر ضخامت و بدن‌نما کردن آن‌ها به سمت نمایش تن زن‌های بی‌توجه و دوستدار شیطان برآمدند.

در خصوص حرمت پوشیدن لباس‌های بدن‌نما از رسول خدا (ص) نقل شده که خطاب به امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:‌ای علی! هر مردی از همسرش اطاعت کند، خدا او را به رو در جهنم افکند. علی (ع) پرسید: این چه اطاعتی است؟ فرمود: در پوشیدن لباس نازک به وی اجازه دهد [۴].

در سال‌های اخیر شاهد هستیم که این حرکت شیطانی مردان را هم هدف گرفته و با کوتاه کردن فاق شلوار‌ها و دامن پیراهن‌ها در کنار تنگ و چسبان شدن لباس‌ها مناظر نفرت‌انگیزی از مردان به‌ویژه هنگام نشستن روی دو زانو به نمایش گذاشته‌اند. متأسفانه گاهی در صف نمازهای جماعت هم شاهد هستیم که بعضی از مردان به‌ویژه جوانان لباس‌هایی را به تن دارند که هنگام سجده، بخش‌هایی از بدنشان نمایان می‌شود که عریان شدن آن‌ها از نگاه شرع مقدس، گناه محسوب می‌شود.

نباید فراموش کنیم که اهل ذمه (یهود و نصاری) به ویژه مسیحیان، برای سست کردن پایه‌های اعتقادی در میان مسلمانان، گروهی را در لباس پزشک و پرستار، لیکن با مسئولیت تبشیر به دیار ما فرستادند. آن‌ها با گردن آویزهایی که به شکل صلیب بود، کارشان را در میان مسلمانان آغاز کردند. این گردن آویز‌ها کم کم تغییر حالت داد و شد کراوات یا پاپیون و مسلمانان نیز از آن‌ها به گردنشان آویزان کردند. این گونه لباس‌های اهل ذمه در میان ما رواج پیدا کرد و گاهی در انتخاب رنگ، جنس، دوخت، ترکیب و... از آن‌ها نیز گوی سبقت را ربودیم.

آنچه از آموزه‌های شرع مقدس اسلام فهمیده می‌شود، این است که مسلمان مجاز نیست لباسی را به تن کند که او را انگشت‌نما در میان مردم نماید. خواه این لباس از لحاظ زیبایی و جلوه برجسته باشد خواه از لحاظ کهنگی و وصله‌دار بودن. در انتخاب لباس باید میانه‌رو بود و از افراط و تفریط در زیبایی و زشتی آن پرهیز کرد.

حرف آخر اینکه مسلمان پیرو امام حسین (ع) نمی‌تواند ادعای حسینی بودن کند و در پوشش خود بی‌توجه باشد و ناخواسته با پوشیدن لباس‌های تنگ و کوتاه ـ به روش اهل ذمه ـ باعث رنجش و آزار اهل بیت (ع) و دوستانشان شود.

 


--------------------------------------------------------------------------------

 [۱] - بعضی از مقاتل نوشته‌اند که به خواهر بزرگوارشان جناب زینب (س) این خواسته را بیان کردند.

 [۲] - المناقب لابن شهر آشوب، ج۴ص۱۰۹.

 [۳] - المناقب لابن شهر آشوب، ج۴ص۱۰۹.

 [۴] ـ مفاتیح الحیات، ص ۱۶۲.