جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غصب خلافت» ثبت شده است

به کدامین مجوز شرعی؟!

این استدلال استاد را زیادی بخوانید، لطفاً!

در خصوص رفتار مدعیان غاصب منصب خلافت در برخورد با حضرت زهرا(س) درباره‌ی غصب فدک، ابن ابی‌الحدید سنی معتزلی، نکته‌ای را با ظرافت طنز‌آمیز خود در شرح نهج‌البلاغه چنین نگاشته است:

از علی بن فاروقی، مدرس مدرسه‌ی غربی بغداد پرسیدم:

فاطمه ـ در ادعای مالکیت فدک ـ راست می‌گفت؟

ـ آری!

ـ اگر راست می‌گفت، چرا ـ غاصبان ـ فدک را به او برنگرداندند؟

شما را با فتنه خواباندن چه‌کار؟!

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در خصوص خطبه‌ی حضرت زهرا(س) فرمودند: «نهج‌البلاغه‌ی امیرالمؤمنین علی(ع) شرخ خطبه‌ی حضرت فاطمه(س) است» برای نوشیدن جرعه‌ای از دریای بیکران فاطمی، فرازی از خطبه‌ی آن بانو را باهم مرور می‌کنیم:

شیطان سر از نهانگاه خود بیرون آورد و شما را به‌سوی خود فرا خواند و شما را آماده‌ی پذیرش دعوت و در انتظار فریب خویش یافت! آن‌گاه شما را به قیام دعوت کرد و برای حرکت، افرادی سبکبار دید، آتش خشم و انتقام را در دل‌های شما شعله‌ور ساخت و آثار خشم در وجودتان نمودار گشت.

این کار سبب شد که بر غیر شتر خود علامت نهید و در غیر آبشخور خود وارد شوید و به سراغ چیزی که از آن شما نبود و در آن هیچ‌گونه حقی نداشتید، رفتید و سرانجام به‌غصب حکومت پرداختید و در صورتی که هنوز از رحلت رسول خدا(ص) چندی نگذشته بود و زخم‌های مصیبت جانکاه ما گسترده بود و جراحات دلمان التیام نیافته، بلکه هنوز پیکر پاک پیامبر خدا(ص) به خاک سپرده نشده بود.

همه‌ی دارایی ما!

کلام امیر: آری! از میان آنچه آسمان بر آن سایه افکنده تنها فدک در اختیار ما بود که آن هم گروهی بر آن بخل و حسادت ورزیده و گروه دیگری آن را سخاوتمندانه رها کردند ـ از دست ما خارج شد ـ و بهترین حاکم خداست.

فدک کجاست: زمینی است در منطقه‌ی خیبر و در حدود 140کیلومتری مدینة النبی. در سال هفتم هجری قریه‌ای بود آباد با چشمه‌ای پر آب و مستعد برای کشاورزی که حاصل درآمد آن را بین 70 الی 120هزار سکه‌ی طلا برآورد کرده‌اند. بعضی از منابع آن را منطقه‌ی الحائط در 290کیلومتری مدینه معرفی کرده‌اند.

نقش عُمَر در شهادت امام حسین(ع)

یک خاطره: سال 1364 در دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی تعدادی از دانشجویان ورودی سال‌های 62، 63 و 64 با همت جمعی از دانشجویان، روزهای دوشنبه در یکی از کلاس‌های خالی جلسه‌ی بحث و بررسی در باره‌ی شیعه و سنی ـ به‌ویژه حایگاه احادیث غدیر، منزلت و اخوت ـ را آغاز کردند. خبر این بحث‌ها به دانشکده‌های دیگر که رفت، تعداد حاضرین در مباحث به بیش از 40 نفر رسید. بعد از ده، دوازده جلسه آقای حبیبی که مثل من از ورودی‌های 1362 و شیعه‌ی اهل تحقیق و پژوهش کرمانشاهی بود، مدارکی را از منابع اهل سنت ارائه کرد که نقش عمر،‌ خلیفه‌ی دوم را در پدیدآمدن واقعه‌ی کربلا و ارتباط مخفی وی با یهودیان،‌ به‌ویژه یهودیان صهیونیست بنی قریظه داشته و در ایجاد انحراف جامعه‌ی اسلامی به خواست و نقشه‌ی آنها عمل کرده است. این سند و ادامه‌ی بحث‌ها به مذاق دوستان سنی مذهب خوش نیامد و جلسه را به آشوب کشیدند. با تهدید آقای حبیبی به اینکه در صورت برقراری جلسه‌ها، او را خواهند کشت، جلسه‌ها تعطیل شد. بعدها آقای حبیبی قول داد که مدارکش را تکثیر و بین بچه‌ها پخش کند که با رفتن او از دانشگاه، این اتفاق نیفتاد.

شب گذشته ـ براساس برنامه‌ی سالانه‌ای که در ماه محرم دارم و سعی می‌کنم حدود یک‌هزار صفحه یا بیشتر کتاب در باره‌ی واقعه کربلا مطالعه کنم ـ مشغول مطالعه‌ی کتاب «معالی السبطین» بودم که به روایت جالبی در این خصوص برخورد کردم. روایت این بود: