جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

آخرین نظرات

۱۱ مطلب با موضوع «مذهبی :: امام حسین(ع)ا» ثبت شده است

فرازهایی از زیارت اربعین

زیارت اربعین از جمله زیارت‌هایی است که از لحاظ سند متقن، عالی و بدون اشکال است. جناب شیخ طوسی این زیارت را از سلسله راویانی نقل کرده که همگی از اعاظم و بزرگان روایت کننده‌ی حدیث هستند. برای کاربردی کردن مفاهیم این زیارتنامه در زندگی‌مان به چند فراز کوتاه از این زیارتنامه اشاره می‌کنیم:

السلام علی الحسین المظلوم الشهید: سلام بر حسین مظلوم شهید.

اللهم انی اشهد انه ... صفیک و ابن صفیک: خداوندا گواهی می‌دهم که حسین برگزیده‌ی تو و فرزند برگزیده‌ی توست.

و جعلته سیدا من السادة و قائدا من القادة: خداوندا! حسین را آقایی از آقایان و رهبری از رهبران قرار دادی.

و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة: حسین، جانش را در راه تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی برهاند.

اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخه و الارحام المطهره: حسین جان! گواهی می‌دهم که تو در صلب‌های بلند مرتبه و رحم‌های پاک نوری بودی.

اشهد انک من دعائم الدین و ارکان المسلمین و معقل المؤمنین: گواهی می‌دهم که تو از ستون‌های دین و پایه‌های مسلمانان و پناهگاه مردم مؤمن هستی.

فمعکم معکم لامع عدوکم: پس با شمایم نه با دشمنان شما.

و قد توازر علیه من غرته الدنیا: دشمنان حسین، در حالی‌ علیه او باهم متحد شدند که دنیا مغرورشان کرد.

اللهم فالعنهم لعنا وبیلا و عذبهم عذابا الیما: خدایا دشمنان حسین را لعنت کن لعنتی سنگین و عذابشان کن، عذابی دردناک.

همیشه حسینی باشیم و حسینی زندگی کنیم!

اربعین در آیینه‌ی تاریخ

اربعین، در میان مسلمانان به‌ویژه شیعیان، به روز بزرگداشت امام حسین(ع) معروف و مشهور است. در فرهنگ و شعائر اسلامی اصلی است مسلم و دانشمندان شیعی در اینکه این روز باید با یاد و نام امام حسین(ع) و بزرگداشت وی و با برپایی مراسم عزاداری همراه باشد، متفق‌القول هستند. فرهنگ شیعه، اربعین را از روزهای زیارتی امام حسین(ع) معرفی کرده و امام عسکری(ع)‌ زیارت اربعین را یکی از پنج نشانه‌ی مؤمن می‌داند. (حدیث آن در کتاب دررالاخبار، ص 696 و منابع فراوان دیگر ثبت شده است.)

دیدنی‌های اربعین

تمام بساطش چند پیت بیست لیتری آب، یک اجاق گاز، یک دیگ، یک طشت،‌یک آفتابه و یک صندلی بود که همه را با یک گاری دستی آورده و کنار جاده چیده بود. تمام خانواده‌اش هم با او آمده بودند. همسرش پای اجاق گاز آب گرم می‌کرد و دخترش با التماس از زائران کربلا می‌خواست تا لحظه‌ای روی صندلی بنشینند تا پدرش پای آنها را بشوید و روغن بزند.

زائر که روی صندلی می‌نشست، پسر کفش‌هایش را در می‌آورد خوب واکس می‌زد و اگر نیاز به تعمیر داشت،‌ سعی می‌کرد آنها را تا تمیز شدن پای صاحبش، تعمیر و آماده کند. پدر به‌آرامی پاها را در میان آب ولرم طشت می‌گذاشت و با عشق و شوقی خاص آنها را می‌شست.

اربعین و تکفیری‌ها

تاریخ را که ورق می‌زنی در ماجرای رفتارهای گوناگون با حرم امام حسین(ع) به نام افراد خبیثی برخورد می‌کنی که با تمام قساوت و کینه سعی کرده‌اند تا نشانی از حسین(ع) و قیامش باقی نماند. در میان این افراد، نام متوکل عباسی، در خباثت و پستی بیشتر از همه دل را آزار می‌دهد. خلیفه‌ای که به‌دلیل عقده‌های فراوان از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دست‌کم سه بار دستور داد تا بنای قبر امام را خراب، زمین آن را شخم بزنند و آب به زمین ببندند تا نشانی از قبر باقی نماند. البته هارون الرشید عباسی هم همین کار را در تبعیت از مروان اموی انجام داده بود.

فرزندان ناپاک این تکفیری‌ها به فرمان شورشی عمله‌ی انگلیس ـ‌محمد بن عبدالوهاب ـ سال 1216ق با فرماندهی عبدالعزیز سعودی به کربلا تاختند و بارگاه امام حسین(ع)‌ را تخریب و همه جا را آتش زدند. آنها در سال 1425ق هم  با نام القاعده و بمب‌های اهدایی استکبار جهانی به صف عزاداران حسینی وارد شدند و صدها نفر را به خاک و خون کشیدند. چند روز پیش هم شاهد بودیم که تکفیری دیگری در میان اتوبوس‌های ایرانی‌ها رفته و با انفجار دو دستگاه اتوبوس بیش از شصت نفر را شهید و زخمی کردند.

نقش عُمَر در شهادت امام حسین(ع)

یک خاطره: سال 1364 در دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی تعدادی از دانشجویان ورودی سال‌های 62، 63 و 64 با همت جمعی از دانشجویان، روزهای دوشنبه در یکی از کلاس‌های خالی جلسه‌ی بحث و بررسی در باره‌ی شیعه و سنی ـ به‌ویژه حایگاه احادیث غدیر، منزلت و اخوت ـ را آغاز کردند. خبر این بحث‌ها به دانشکده‌های دیگر که رفت، تعداد حاضرین در مباحث به بیش از 40 نفر رسید. بعد از ده، دوازده جلسه آقای حبیبی که مثل من از ورودی‌های 1362 و شیعه‌ی اهل تحقیق و پژوهش کرمانشاهی بود، مدارکی را از منابع اهل سنت ارائه کرد که نقش عمر،‌ خلیفه‌ی دوم را در پدیدآمدن واقعه‌ی کربلا و ارتباط مخفی وی با یهودیان،‌ به‌ویژه یهودیان صهیونیست بنی قریظه داشته و در ایجاد انحراف جامعه‌ی اسلامی به خواست و نقشه‌ی آنها عمل کرده است. این سند و ادامه‌ی بحث‌ها به مذاق دوستان سنی مذهب خوش نیامد و جلسه را به آشوب کشیدند. با تهدید آقای حبیبی به اینکه در صورت برقراری جلسه‌ها، او را خواهند کشت، جلسه‌ها تعطیل شد. بعدها آقای حبیبی قول داد که مدارکش را تکثیر و بین بچه‌ها پخش کند که با رفتن او از دانشگاه، این اتفاق نیفتاد.

شب گذشته ـ براساس برنامه‌ی سالانه‌ای که در ماه محرم دارم و سعی می‌کنم حدود یک‌هزار صفحه یا بیشتر کتاب در باره‌ی واقعه کربلا مطالعه کنم ـ مشغول مطالعه‌ی کتاب «معالی السبطین» بودم که به روایت جالبی در این خصوص برخورد کردم. روایت این بود:

سکینه(س) و ازدواج با مصعب بن زبیر

یک پرسش: وقتی مجموعه‌ی «مختارنامه» به‌پایان رسید و نقش مصعب بن زبیر را در قتل مختارثقفی مردم مشاهده کردند، این سؤال در اذهان به‌وجود آمد که چگونه سکینه‌(س) دختر امام حسین(ع) حاضر شده همسری مصعب، قاتل انتقام‌گیرنده از قاتلان پدرش را بپذیرد. این روزها با بازپخش این مجموعه و حال و هوای ماه محرم، دوباره مردم سؤال‌شان را تکرار می‌کنند و به‌دنبال جواب هستند. در این خصوص با استفاده از منابع تاریخی تلاش می‌کینم پاسخی مختصر حضور شما پرسشگران تقدیم کنیم.

معرفی کوتاه: منابع تاریخی، حضرت سکینه(س) را به‌عنوان یکی از دو یا چهار دختر امام حسین(ع) نام برده‌اند. ـ بعضی امام حسین(ع)‌ دارای شش و بعضی یازده فرزند نوشته‌اند ـ نام مادرش رباب دختر امروالقیس مادر حضرت علی‌اصغر بوده است. تاریخ تولدش مشخص نیست، لیکن وفات وی را در پنجم ربیع‌الاول 117هجری با هفتاد و پنچ سال سن در مدینه نوشته‌اند. بر این اساس ایشان در کربلا دختری نوزده ساله بودند. از این بانو روایاتی چون مکالمه با امام حسین(ع) در روز عاشورا، شرح خوابی در دربار یزید، شرح ملاقات پیرمرد شامی با امام سجاد(ع)، معرفی چهره‌ی پلید یزید و بنی امیه و احتجاجی با دختر عثمان نقل شده است.

مردم را نخورید!


امان از نارفیقی: آیت‌الله احمدی میانجی از قول علامه طباطبایی چنین نقل می‌کرد:

در آذربایجان خانی بود طماع؛ وقتی چشم طمعش به ملک کشاورز بیچاره و درمانده‌ای می‌افتاد، به مباشرین خود دستور می‌داد تا کشاورز را بیاورند و سند ملک را از او بگیرند. اگر مقاومت می‌کرد، با فلک و ضرب چوب‌های تر او را وادار کنند تا از ملکش به‌نفع خان بگذرد.

می‌گفت: تا من زیارت عاشورا می‌خوانم شما سند ملک را از او بگیرید!

مباشرین وقتی کشاورز را به فلک می‌بستند و با چوب تر به کف پایش می‌زدند و او داد و فریاد می‌کرد، می‌گفتند: پدر سوخته آرام باش! دهانت را ببند! خان دارد زیارت عاشورا می‌خواند.

این ماجرا را که شنیدم یاد گفته‌ای از امام حسین(ع) افتادم. حضرت در بخشی از آن گفتار این‌گونه می‌فرماید: ...وَ فِرْقَةٍ  أحَبُّونا وَ سَمِعُوا کَلامَنا وَ لَمْ تُقَصِّرُوا عَنْ فِعْلِنا لِیَسْتَأکِلُوا النَّاسَ بِنا فَیَمْلَأُ اللهُ بُطُونَهُمْ ناراً یُسَلِّطُ عَلَیْهِمْ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ...

[مردم در خصوص ما سه گروهند]... و گروهی [دوم] ما را دوست دارند، حرف ما می‌شنوند و از عمل به کارهای ما کوتاهی نمی‌کنند؛ لیکن هدفشان دریدن [خوردن] مردم به نام ماست. خداوند شکم آنها را از آتش پر و گرسنگی و تشنگی را بر آنها مسلط می‌کند. (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار،‌ ج 75، ص 380)

یادمان باشد که مبادا قول و فعل ما به‌عنوان دوستان اهل بیت(ع) همانند خان آذری باشد.

فلک کردن


دو دعوت متفاوت


در تاریخ نهضت کربلا می‌خوانیم: امام حسین(ع) در شب عاشورا یارانش را جمع کرد و از آنها خواست که از تاریکی شب استفاده کرده و خاک کربلا را ترک کنند. گفت که دشمن فقط با او کار دارد و مشکلی برای رفتن آنها به‌وجود نمی‌آورد. کسی نرفت. همه با حسین ماندند و برای کشته شدن در راه او اعلام آمادگی کردند.

صبح روز عاشورا وقتی افراد محدود خودش را در مقابل سپاه سی هزار نفری دشمن سازماندهی کرد، خطاب به سران و سربازان لشکر دشمن از آنها خواست که به سپاه او بپیوندند و گام در مسیر حق بگذارند. از فرمانده لشکر دشمن ـ حر بن یزید ریاحی ـ تا سربازانش ـ از سی نفر تا یک‌صدو پنجاه نفر را مختلف نوشته‌اند ـ به سپاه امام حسین(ع) پیوستند. همه‌ی آنها در مقابل دشمن جنگیدن و به‌شهادت رسیدند.  

جالبه بدانیم که تمام سخنرانی‌ها و دعوت‌های امام حسین(ع) از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا، نشان از خیرخواهی برای مردم داشت، چه در صف خودی باشند و چه در صف دشمن. برای امام حسین(ع) هدایت مردم به مسیر حق مهم بود و بس.

با اقتدا به امام حسین(ع)، همیشه خیرخواه دیگران باشیم.

مسیحی‌ها و نذر برای امام حسین(ع)

دوستی می‌پرسید،دلیل احترام مسیحی‌ها به امام حسین و حضرت ابوالفضل(ع) با توجه به اینکه آنها مکتب اسلام را قبول ندارند چیست؟

گفتم: نه تنها مسیحی‌ها، بلکه گروهی از زردشتی‌ها، هندوها و اهل تسنن که مسلمانند، ولی ولایت و امامت ائمه هدی(ع) را نپذیرفته‌اند، به امام حسین(ع) احترام ویژه‌ای قایل هستند. حتی امروزه می‌بینیم در قلب آمریکا، جایی که شیطان‌پرستان، همجنس‌گرایان و ده‌ها مکتب انحرافی و ضدانسانی حاکم بوده و برای خود دم و دستگاهی دارند، روزی را برای امام حسین(ع) به‌نام «روز حسین Hossain days» منظور کرده و در کوچه و خیابان برای ایشان عزاداری و نذر و نیاز می کنند. این احترام تا به‌انجاست که آن دانشمند مسیحی می‌گوید: «ای کاش حسین از آن ما بود و ما برای او در هر کوچه و برزن، شهر و روستا، منبری می‌ساختیم و بر بالای آن برای مسیح تبلیغ می کردیم.»

شاید بتوان گفت، همه آنهایی که خدای توانا را همه کاره جهان هستی می‌دانند، ارادت ویژه‌ای به امام حسین(ع) دارند. به نظر من دلیل این احترام را می‌توان در موارد ذیل جست‌وجو کرد:

دعای حضرت ابراهیم(ع): حضرت ابراهیم(ع) از خدا می‌خواهد که دل‌های پاره‌ای از مردم را متوجه فرزندان وی قرار دهد: «فَاجْعَلْ أفْئِدَةَ مِنَ النَّاسِ إلَیْهِمْ دل‌های پاره‌ای از مردم را به‌سوی آنان گرایش ده»(سوره ابراهیم/آیه 37). بدون شک امام حسین(ع) از فرزندان حضرت ابراهیم بوده و مروج افکار توحیدی ایشان محسوب می‌شوند.

کلام رسول خدا(ص): پیامبر خاتم در خصوص شهادت امام حسین(ع) فرمودند: إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرارَةٌ فِی قُلُوبِ الْمؤْمِنِینَ لا تَبْرِدُ أبَداً...(نوری، میزا حسین، مستدرک الوسائل، ج10، ص 318). امام حسین(ع) با شهادتش درس آزادی و آزادیخواهی را به مردم داد. امروزه تمام آزادی‌خواهان عشق به حسین و راه او را در دل دارند و به او احترام می‌کنند .

مشاهدات عینی: بسیاری از مسیحیان و سایر موحدین که امروز برای امام حسین(ع) نذر و نیاز می‌کنند، به‌عینه شاهد کرامات آن حضرت بوده و هستند. آنها وقتی خالصانه عزیزی مثل حسین(ع) را به‌عنوان وسیله و واسطه به درگاه خدا می‌برند، حاجت‌هایشان را برآورده و مشکلاتشان را رفع شده می‌یابند. نمونه‌های فراوانی در این خصوص بیان و ثبت و ضبط کرده‌اند است.

سپاسگزاری از امام حسین(ع): یکی از آثار پرارزش قیام امام حسین(ع) ماندگار شدن ادیان الهی بود. چنانچه در خصوص اسلام گفته‌اند: الاسلام نبوی الحدوث و حسینی البقاء؛ ظهور اسلام به نبوت رسول خاتم(ص) بود و بقای آن به قیام حسین(ع).

مسیحیان واقع گرا به این امر واقف هستند که اگر اسلام زنده نمی‌ماند، اگر قرآن تحریف می‌شد، دیگر نشانی از مسیحیت باقی نمی‌ماند. مسیحیتی که خدا را از زندگی بیرون کرده و ارتباطش را با خدا فقط به چند ساعت و حتی دقیقه در هفته، آن هم در جای مشخصی خلاصه کرده است، نمی‌تواند پاسخگوی نیاز انسان باشد، انسانی که مداوم نیاز به احساس حضور خدا در زندگی دارد. اگر اسلام آسیب می‌دید، معلوم نبود عیسی(ع) و مریم(س) که انواع تهمت‌ها را به آنها زده‌اند، امروز با کدام چهره در میان مردم معرفی می‌شدند.

شما فکر می‌کنید به چه دلیل است؟

آوریل عیسایی از ارامنه تهران است که به شغل قنادی مشغول است. وی 24 سال است که در روز عاشورا در مقابل دسته های عزاداری امام حسین(ع) شیرینی به عنوان نذری پخش می کند. هامبیک برادر زاده وی به او کمک می کند.



زیارت عاشورا و دشمن شناسی

دشمن شناسی و دشمن ستیزی در زیارت عاشورا: زیارت عاشورا، به‌عنوان راهبرد شیعه در برخورد با دوستان و دشمنان اهل بیت(ع)، ویژگی خاص به خود را دارد. در اینجا فقط به چند شاخصه از دشمن‌شناسی و نحوه برخورد با دشمن از منظر زیارت عاشورا اشاره می‌کنیم:

تقیه و رعایت آثار جانبی: در معرفی دشمن باید آثار برخورد با آن را در میان اقشار مختلف جامعه سنجید. اگر معرفی به‌نام وی دشمنی‌ها را افزایش و نیروهای خودی را در فشار بیشتری قرار دهد، لازم است از عنصر «تقیه» در این موارد بهره گرفت. در زیارت عاشورا با وجود اینکه لعن و نفرین برای بعضی از دشمنان نهضت عاشورا، با نام و نشان و یا معرفی خانواده مشخص شده، بعضی هم بدون ذکر نام و عنوان، در لفافه و اشاره معنادار مورد لعن قرار گرفته‌اند که خواننده یا شنونده به‌راحتی می‌تواند آنها را شناسایی کند. (اللهم خص انت اول ظالم باللعن منی و ابدا به اولا ثم العن الثانی و الثالث و الرابع...) پس لعنت با ذکر نام و جایگاه به افرادی که منسوب به پیامبر(ص) و یا نامشان در میان صحابه نوشته شده است، امروز در جامعه مسلمانان به‌صلاح نبوده و با راهبرد زیارت عاشورا همخوانی ندارد. به فتوای بعضی از مراجع معظم تقلید حرام نیز شمرده شده است.

معرفی دانه درشت‌ها: در معرفی افراد دانه درشت یا مؤثر در دشمنی با اسلام و نهضت کربلا، باید نشانی و اشاره‌ها مستقیم و بی‌پرده باشد تا خودی و غیرخودی در تفسیر و تعبیر آنها دچار انحراف نشود. (اللهم العن اباسفیان و معاویه و یزید بن معاویه) دشمنانی که در اعلام مواضع علیه اهداف انقلاب اسلامی بی‌پرده دشمنی‌شان را اعلام کرده‌اند و جز نابودی نهضت به چیزی راضی نبودند. (مواضع افراد یاد شده در اشعار یزید هنگام مشاهده سر بریده امام حسین(ع)، مواضع معاویه و ابوسفیان در تلاش برای شنیده نشدن نام پیامبر(ص) از مأذنه‌ها، بیان شده است.

نکته(1): به‌نظر می‌رسد امروزه طرح حذف شعار «مرگ بر آمریکا» با استفاده از خاطرات مرده و موارد شبهه‌ناک ـ از سوی هر کس و یا گروهی که باشد ـ‌ مغایر با اهداف انقلاب اسلامی است؛ زیرا آمریکایی‌ها هر روز از روزهای قبل بر دشمنی خود با پیشرفت اهداف انقلاب اصرار ورزیده و از اظهار دشمنی آشکار با انقلاب و موفقیت‌های آن ابایی ندارند.

معرفی منحرفان و گمراهان: در مبارزه با حرکت‌های اصلاحی و نهضت‌های اصیل همیشه گروهی منحرف و فریب‌خورده وجود دارند که از مسیر انقلاب جدا شده و آب به آسیاب دشمن می‌ریزند و با تمام توان در زمین دشمن و علیه نیروهای خودی بازی می‌کنند. این گروه نیز باید به نام و مشخص معرفی شوند. آن هم نه یک بار بلکه مداوم و مستمر. (و لعن الله بن مرجانه و لعن الله عمر بن سعد و لعن الله شمرا... و لعن عبیدالله ابن زیاد و ابن مرجانه و عمر ابن سعد و شمرا)

باید از عمر سعد که روزی همبازی و همراه امام حسین(ع) بود و از شمر که شانه به شانه حسین(ع) ـ قریب به 27 ماه ـ در جنگ صفین جنگیده و امتیاز جانبازی را در سپاه امیرالمؤمنین علی(ع) کسب کرده، به دلیل گرایش به زرق و برق دنیا و لجاجت و عقده‌گشایی در برخورد با اهل بیت(ع) با ذکر نام و عنوان یاد کرد.

معرفی خانواده‌ها در دشمنی با نهضت: در جبهه مخالفین انقلاب و نهضت‌های حقیقت‌خواه، گاهی بعضی‌ها با خانواده و تیره و تبار به‌عرصه مبارزه با انقلاب و اهداف آن وارد می‌شوند. راهبرد زیارت عاشورا این است که نام این خاندان‌ها نیز باید صریح افشا شود تا نیروهای خودی از نفوذ و آسیب آنها در امان باشند، حتی اوصاف ننگین آنها مثل ویژه‌خواری، جگرخواری و... را باید نام برد. (و لعن آل زیاد و آل مروان و لعن الله بنی امیه قاطبه... آل ابی سفیان و آل مروان... و ابن اکله الاکباد). 

این‌قبیل خانواده‌ها را در مسیر مبارزه با انقلاب اسلامی ایران و دست‌اندازی آنها به گلوگاه‌های اقتصادی کشور در رسیدن به اهداف شوم می‌توان به عیان مشاهده کرد. خداوند ما را از شر آنها در امان دارد.

نکته(2): (اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک) این فراز از زیارت عاشورا دایره معرفی دشمن را فراتر از افراد حاضر دشمن در صحنه نبرد گرفته و به تعبیر بعضی از کارشناسان مذهبی و مراجع معظم تقلید، گاهی می‌تواند افراد درون جبهه خودی ـ خواننده و معتقد به زیارت عاشورا ـ را هم در بر بگیرد. مثل اینکه: اگر کسی حق امام را از مال خود ـ پرداخت خمس و زکات ـ نپردازد، در ردیف افراد ظالم در حق محمد و آل محمد محسوب شده و خودش به خودش لعنت می‌فرستد.

زیارت عاشورا (1)

زیارت عاشورا تحفه‌ای از آسمان: آنچه در روایت علقمه حضرمی که از امام باقر(ع) نقل شده، نشان می‌دهد، این است که زیارت عاشورا، حدیث قدسی است و جناب جبرئیل آن را از سوی حضرت حق به پیامبر خاتم(ص) انشاء کرده است. حضرت محمد(ص) این حدیث را به امام علی(ع) و او به فرزندانش آموخته تا امام باقر(ع) که آن را در مقابل درخواست علقمه بن محمد حضرمی برای دعایی که بتواند با آن امام حسین(ع) را از راه دور زیارت کند، انشاء فرموده‌اند.

با تأمل در معنا و مفهوم این حدیث قدسی به‌خوبی می‌توان فهمید که مفاهیم آن دلالت بر راهبرد شیعه علوی در تبیین وظیفه‌ در مقابل دوستان و دشمنان مکتب دارد. راهبردی که خدای حسین(ع) آن را انشاء و رسول خاتم(ص) و جانشینان برحق بعد از وی یکی پس از دیگری در نشر و تبیین آن کوشیده‌اند. برای خواندن، فهمیدن و عمل به آن در منابع مختلف آثار، اجر و پاداش‌های ویژه‌ای بیان شده است که قابل مقایسه با سایر زیارت‌ها و دعاهای رسیده نیست. به بعضی از آنها در پُست‌های بعدی اشاره خواهیم کرد.

این حدیث شریف را جناب ابن قولویه (-368) در کتاب کامل الزیاره و شیخ طوسی (460-385) در مصباح المتهجد با ذکر راویان نقل کرده‌اند.