جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

آخرین نظرات

۵۲ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

از پلیدان جز پلیدی ناید!

عبدالرحمان السدیس، امام جماعت مسجدالحرام، در مصاحبه با «فیسکال تایمز» پرده از جنایت اخیر سعودی‌ها برداشت. وی گستاخانه، هدف اصلی عربستان و وهابیون را در جنگ‌های نیابتی که همواره از سوی سعودی‌های تکذیب می‌شد را اعلام کرد.

این شیخ وهابی گفت: عربستان باید از صلاح الدین ایوبی الگو بگیرد و ابتدا با ایران و شیعه بجنگد. جنگ ما با ایران جنگ فرقه‌ای است، جنگی بین سنی‌ها و شیعیان. جنگ ما با شیعیان جنگ بین ایمان و کفر است.

ما و امام حسین(ع)

در شرح وقایع روز عاشورا می‌خوانیم: وقتی جناب علی‌اکبر(ع) در معرکه‌ی نبرد از اسب به‌زمین افتاد، امام حسین(ع) به یاری وی آمد. از اسب پیاده شده و صورت بر صورت جوانش نهاد و فرمود: «یا علی! علی الدنیا بعدک العفا؛ علی جان! بعد از تو خاک بر سر دنیا» سپس برخاست و خطاب به جوانان بنی‌هاشم فرمود: «احملوا اخاکم؛ برادرتان را بر دارید.» پیرو همین خطاب است که امروز ما می‌خوانیم:‌جوانان بنی هاشم بیایید/ علی را بر در خیمه رسانید.

فقهای معظم شیعه و کارشناسان تاریخ و فقه مذهب نورانی شیعه در خصوص اینکه چرا اباعبدالله الحسین(ع) برخلاف سایر شهدا، خودشان علی‌اکبر(ع) را به سمت خیمه‌ی شهدا نبردند و در آن بحبوحه‌ی نبرد از دیگران خواستند که وی را به خیمه‌ی شهدا ببرند، نوشته‌اند: «مکروه است پدر زیر تابوت جنازه‌ی پسر جوانش برود و امام حسین(ع) برای اجتناب از این مکروه از دیگران خواست که جنازه‌ی علی‌اکبر(ع) را به‌سوی خیمه ببرند

قلّک‌ها را دریابیم!

گردش روزگار باردیگر فرصتی را فراهم آورد تا محرم را درک کنیم. ماهی که تولی و تبری در اوج خود به‌نمایش در می‌آید و مسلمانی مسلمان را به‌چالش می‌کشد.

محرم؛ فرصتی است: تا قلّک‌های قلبمان را با قطره قطره اشک‌های با معرفت‌مان در عزای سالار شهیدان پرکنیم تا در گرفتاری‌های قبر و برزخ با تمسک به‌آنها راه نجات را پیدا کنیم.

محرم؛ فرصتی است: تا همه‌ی فریاد‌های خفته در سینه‌هایمان را علیه آنان که چنگ بر چهره‌ی زیبای دین محمدی می‌کشند، یک‌صدا فریاد کنیم.

غدیریه

غدیر؛ ادامه‌ی امامت حضرت ابراهیم(ع) است که حضرت حق با این فرمان که «انی جاعلک للناس اماما» آن حضرت را به امامت مردمان برگزید و با دستور ابلاغ رسالت به رسول خاتم(ص) «یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک» مبنی بر ابلاغ امامت امیرالمؤمنین علی(ع) تکمیل شد.

در غدیرخم پیامبر خاتم(ص) به فرمان حضرت حق، حاجیان فارغ شده از مراسم حجة الوداع را در جحفه جمع کرد و خطبه‌ای را در معرفی امام علی(ع) در منصب امامت انشا نمود. رسول خدا(ص) در این خطبه حمد و ثنای الهی را گفت و امیرالمؤمنین علی(ع) را به‌عنوان امام و خلیفه‌ی بعد از خود معرفی کرد و یازده فرزندنش را امامان پس از وی معرفی نمود و از دوازدهمی به‌عنوان امام قائم نام برد.

فرزندان شیطان

دیروز که محمدبن‌عبدالوهاب، عصیانگر علیه دین و عقل، در تور انگلیسی‌های خبیث گرفتار شد و با حمایت و پشتیبانی شیطان‌زادگان آل‌سعود دست به فرقه‌سازی و شکاف در صفوف متحد مسلمانان مشغول شد، هزاران هزار مسلمان به‌واسطه‌ی خیانت وی گرفتار تیغ و غارت شدند و خانه‌های فراوانی از مسلمانان به‌آتش ظلم وهابیون از خدا بی‌خبر در آتش فتنه سوخت. آنها با تمسک به ظاهر دین و تفسیرهای جاهلانه از آیات قرآن کریم اعتقادات میلیون‌ها مسلمان را مورد تعرض قرار دادند و غیرخود را با انگ تکفیر و تمسک به سلفی‌گری به مرگ و نابودی تهدید کردند.

آثار لقمه‌ی حرام

آنچه از آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) درک می‌شود، این است که خداوند، روح انسان را آفرید و جسمش را مرکبی برای او قرار داد تا خود را با وصل به مراحل تکامل به مقصد که همان رضوان الهی است، برساند. این مرکب (تن آدمی ) وابسته به‌عالم ماده است، ولی راکب (روح) وابسته به روح اعظم ـ «نفخت فیه من  روحی»(1) ـ و حضرت حق عز و جل است و به‌دنبال اهدافی والا و برتر. هر چه مرکب (جسم) در همراهی روح تعلل کند و موانع حرکت آن به‌سوی مقصد زیادتر شود، در رسیدن به هدف کندتر و کم‌توان‌تر خواهد بود. گناهان و معاصی به‌ویژه در حوزه‌ی جسم، از مهم‌ترین موانع تکامل روح هستند در رسیدن به مقصد. چنانچه امیر کلام، علی(ع) در دعای کمیل می‌فرماید: «و قعدت بی اغلالی» گناهان و معاصی، زمین‌گیرم کرده‌اند. در بین معاصی و گناهان، لقمه‌ی حرام فراهم آمده از مال‌های مشکوک و حرام، از ویژگی‌های خاصی برخوردار است که به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنیم:

1ـ بعضی از گناهان بین بنده و حضرت حق است و تضییع «حق الله» را به‌دنبال دارد، لیکن لقمه‌ی حرام، علاوه بر «حق الله»، وزر و وبال «حق الناس» را هم در پی دارد.

انقلاب اسلامی و ظهور

روایت اول: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوطِئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ هَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ رَوَتْهُ الثِّقَاتُ وَ الْأَثْبَاتُ أَخْرَجَهُ الْحَافِظُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ بْنُ مَاجَةَ الْقَزْوِینِیُّ فِی سُنَنِه؛ مردمی از مشرق بر می‌خیزند و حکومت را برای مهدی(عج) آماده می‌کنند‏.... (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏51، ص: 87)

توجه: این حدیث و احادیث مانند آن که با واژه‌هایی از قبیل «من المشرق»، «اهل القم»، «سید الخراسانی»، «سید یمانی»، «دجال» و... در منابع روایی قابل بازیابی هستند، وقوع انقلاب اسلامی را قطعی و آن را مقدمه‌ی ظهور امام مهدی(عج) می‌دانند.

روایت دوم: حجت‌الاسلام میراحمدرضا حاجتی به نقل از یکی از ائمه‌ی محترم جماعات شهر سلماس: در اوائل پیروزی انقلاب اسلامی در میدان شهدای قم علامه‌ی طباطبایی را دیدم که در حال رفتن به خانه‌ی امام خمینی(ره) بودند. خودم را به ایشان رساندم و پرسیدم: این انقلاب را چطور می‌بینید؟ لحظه‌ای تأمل کردند و سرمبارکشان را بالا آورده و فرمودند: «این انقلاب متصل می‌شود به ظهور آقا امام زمان». (منبع: رجانیوز، خبر 79607)

شیاطین رها شده!

آنچه متون تاریخی نشان می‌دهند، این است که از زمان حضرت ابراهیم(ع) آیین میترائیسم اولین و کهن‌ترین آیین مشرکانه‌ی دنیاست که نمادهای شیطان‌پرستی را ترویج می‌دهد، یعنی می‌توانیم بگوییم که میترائیسم اولین آیین شیطان‌پرستی جهان است که در مقابل دین توحیدی حضرت ابراهیم(ع) فعالیت خود را شروع کرده است. (کتاب ملک سلیمان ملک مهدی(عج)، ص 147)

براساس شواهد و قرائن موجود اولین گروه‌های شیطان‌پرستی در فرانسه، انگلیس و اسکاتلند شکل گرفت و با گسترش انقلاب کبیر فرانسه اوج گرفت و در سطح جهان ریشه‌ دواند.

بهائیت، وهابیت و سلفی‌گری در غرب آسیا به تدبیر و توطئه‌ی انگلیسی‌های مکار به تبع از آیین میترائیسم تشکیل و برای مبارزه با دین توحیدی اسلام به‌مبارزه برخاستند.

دلواپسی‌های پدر (برای روز پدر)

هاشم مرقال که بر زمین افتاد، در لشکر امیرمؤمنان(ع) غوغا شد. هاشم از فرماندهان شجاع لشکر امام در نبرد صفین بود و شهادت او می‌توانست روحیه لشکریان را تضعیف کند. اما پسر این فرمانده شجاع بی‌درنگ از جا برخاست و سخنانی گفت سخت نافذ. بی‌تردید بهتر از این نمی‌شد از پدر تجلیل کرد. «اگر هرگز ثواب و عقاب و بهشت و جهنمی نبود، همانا جهاد در کنار علی برتر از جنگ در کنار معاویه پسر جگرخوار بود». یعنی که «بابی انت و امی یا امیرالمؤمنین». پدر و مادرم به فدای تو ای پدر خوب همه امت! اما تنها او نبود که به فضیلت و شرافت علی‌بن ابیطالب شهادت می‌داد.

مردم، بسیار از خلیفه دوم شنیده بودند «عجزت النساء انَ یلدن مثل علی بن ابی‌طالب. زنان ناتوانند که مانند علی را به دنیا آورند»، «خدایا مرا در برابر مشکلی قرار نده که پسر ابوطالب نباشد» و «لولا علی لهلک عمر»؛ همچنان که از خلیفه سوم شنیده بودند «لولا علی لهلک عثمان». تاریخ در سینه خویش گفت‌وگوی دو تن از سران جریان بنی «سهم» را ثبت کرده، آنجا که عمروعاص به معاویه گفت: «عرب هرگز تو را همسان و هم‌سنگ علی نمی‌داند. علی به رموز نبرد آشناست و در قریش نظیری برای او نیست. او به حق، صاحب حکومتی است که در دست دارد مگر اینکه بر او ستم کنی و حق را از او سلب کنی... به خدا سوگند تو و علی هرگز در شرف و فضیلت یکسان نیستید. برای نبرد با چنین فرد با فضیلتی چه بهایی می‌پردازی تا با تو همگام شوم؟ من امارت مصر را می‌خواهم»! و هم او بود که در صفین به یاران امیرمؤمنان اشاره کرد و گفت «این گروه با هدفی آسمانی به میدان آمده‌اند و باکی از مرگ (شهادت) ندارند». پس چاره چه بود؟ اختلاف افکندن و فشل کردن این سپاه قدرتمند.

امان از این همه خباثت!

لطفاً به این افاضات وزیر جنگ صهیونیست‌ها خوب توجه کنید!

موشه یعلون، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، در تازه‌ترین اظهاراتش عمق خباثت و شخصیت جنایتکارانه‌ی مسئولان رژیم صهیونیستی را به نمایش گذاشت. و گفت: "اینکه دشمنت را با دستان خود بکشی، نه لذت بخش است و نه کاری است خارق العاده سیاسی. لذت بخش آن است که کاری کنی دشمنت با دست خودش خود را از بین ببرد یا اینکه برادرش او را بکشد. این است سیاست امروز ما".

در روایتی دیدم از قول رسول خدا(ص) نقل شده بود که فرمودند: هیچ قومی به‌اندازه‌ی یهود مرا آزار و اذیت نکرد.

همه را بردند...

اگر اهل خبر باشید و مشتاق آگاهی از وقایع اطرافتان، بدون شک خبر اسارات و آزادی پنج مرزبان به اسارت گرفته شده را در کنار خبرهای هدفمندی یارانه‌ها و مذاکرات هسته‌ای و... پی‌گیری کرده‌اید. درخصوص آزادی چهار تن از پنج مرزبان به اسارت رفته، از مسئولان کشوری تا نظامی و حتی هنرمندان و مردم عادی حرف‌های گوناگونی گفته و موضع خاصی گرفته‌‌اند. فارق از هرگونه موضع‌گیری احساسی، چند مورد را در این خصوص باهم مرور می‌کنیم:

1)  ضرورت اقدام برای آزادی: آنچه مسلم است، این افراد ایرانی‌اند، حکومت و مردم در قبال آنها مسئول بوده و برای آزادی آنها از اقدام‌های سیاسی گرفته تا دعا و... باید انجام می‌داد که به خوبی هم انجام شد.

بر خود ببالیم!

این مطلب را زیادی بخوانید و به دوستانتان نیز ارسال کنید!

پرسش و پاسخ جالب با رئیس الازهر درباره اختلافات شیعه و سنی

این مطلب بخشی از جلسه‌ی پرسش و پاسخ رئیس الازهر، جناب

  دکتر احمد الطیب، با شبکه‌ی نیل کشور مصر است.                                   

خبرنگار: به‌نظر شما، آیا عقاید شیعه مشکل ندارد؟

شیخ طیب: نه! چه مشکلی دارند؟! پنجاه سال پیش شیخ شلتوت‌ ـ رئیس وقت الازهر ـ فتوا داده است که شیعه مذهب پنجم اسلام و مانند مذاهب دیگر است.

  خبرنگار: فرزندان ما در حال شیعه شدن هستند، چه باید بکنیم؟
شیخ طیب: خوب بشوند، مگر کسی از مذهب حنفی به مالکی برود، ما اشکالی به او می گیریم؟ خوب اینها هم از مذهب چهارم به مذهب پنجم رفته‌اند.

  خبرنگار: شیعیان با ما درحال قوم و خویشی هستند و با فرزندان ما ازدواج می کنند.
  شیخ طیب: چه اشکالی دارد، بین مذاهب ازدواج آزاد است.

به کدامین مجوز شرعی؟!

این استدلال استاد را زیادی بخوانید، لطفاً!

در خصوص رفتار مدعیان غاصب منصب خلافت در برخورد با حضرت زهرا(س) درباره‌ی غصب فدک، ابن ابی‌الحدید سنی معتزلی، نکته‌ای را با ظرافت طنز‌آمیز خود در شرح نهج‌البلاغه چنین نگاشته است:

از علی بن فاروقی، مدرس مدرسه‌ی غربی بغداد پرسیدم:

فاطمه ـ در ادعای مالکیت فدک ـ راست می‌گفت؟

ـ آری!

ـ اگر راست می‌گفت، چرا ـ غاصبان ـ فدک را به او برنگرداندند؟

شما را با فتنه خواباندن چه‌کار؟!

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در خصوص خطبه‌ی حضرت زهرا(س) فرمودند: «نهج‌البلاغه‌ی امیرالمؤمنین علی(ع) شرخ خطبه‌ی حضرت فاطمه(س) است» برای نوشیدن جرعه‌ای از دریای بیکران فاطمی، فرازی از خطبه‌ی آن بانو را باهم مرور می‌کنیم:

شیطان سر از نهانگاه خود بیرون آورد و شما را به‌سوی خود فرا خواند و شما را آماده‌ی پذیرش دعوت و در انتظار فریب خویش یافت! آن‌گاه شما را به قیام دعوت کرد و برای حرکت، افرادی سبکبار دید، آتش خشم و انتقام را در دل‌های شما شعله‌ور ساخت و آثار خشم در وجودتان نمودار گشت.

این کار سبب شد که بر غیر شتر خود علامت نهید و در غیر آبشخور خود وارد شوید و به سراغ چیزی که از آن شما نبود و در آن هیچ‌گونه حقی نداشتید، رفتید و سرانجام به‌غصب حکومت پرداختید و در صورتی که هنوز از رحلت رسول خدا(ص) چندی نگذشته بود و زخم‌های مصیبت جانکاه ما گسترده بود و جراحات دلمان التیام نیافته، بلکه هنوز پیکر پاک پیامبر خدا(ص) به خاک سپرده نشده بود.

گریه‌های زهرایی!

آنچه مورخین و پژوهشگران نوشته‌اند، افرادی در تاریخ به‌نام بکائین یا گریه‌کنندگان هستند که تعداد آنها را پنج، هفت و گاهی بیشتر ثبت کرده‌اند. در میان آنها نام حضرت زهرا(س) برجسته و درخشان است. در این مختصر به چند نکته درباره‌ی گریه‌های آن حضرت اشاره خواهیم کرد:

نکته‌ی اول: آغاز گریه‌های زهرایی: آنچه مورخین نگاشته‌اند،‌ گریه‌های معروف حضرت زهرا(س) بعد از تعرض به ساحت مقدس امیرالمؤمنین علی(ع) و غصب مقام امامت و خلافت ایشان توسط تعدادی بازیگر فتنه‌انگیز، آغاز شده رحلت رسول اعظم(ص).

نکته‌ی دوم: برخورد فتنه‌گران با گریه‌های زهرایی: دسیسه‌گران سقیفه، مسندنشینان غاصب وقتی با گریه‌های الهام‌بخش و رسواکننده‌ی فاطمی مواجه شدند، فتنه‌های جدیدی را قالب زدند:

الف: گروهی ساده‌لوح بی‌بصیرت را به خانه‌ی امیرالمؤمنین(ع) گسیل داشتند و خواستند که به زهرا بگو  که شب‌ها بگرید و یا روزها، ما تحمل گریه‌های مداوم او را نداریم.

ب: زهرا(س) که پایگاه گریه‌هایش را از کوجه‌ی بنی هاشم به زیر سایه‌ی درختی در بقیع بردند، فتنه‌گران تحمل افشا شدن نقشه‌های شومشان نکرده و شبانه درخت بقیع را بریدند.

ج: امیرالمؤمنین(ع) برای تسکین دل زهرا(س) و ویرانسازی توطئه‌های شوم غاصبان، در بقیع کلبه‌ای کوچک برای همسر آزرده شده‌اش بنا کرد و آن کلبه به بیت‌الاحزان فاطمه که به  کعبه‌ی الهام و بیداری در تاریخ معروف شد. هرچند حضرت فاطمه(س) بعضی روزها دست حسنین(ع) را گرفته و فاصله‌ی چند هزار متری بین اُحد و مدینه را طی کرده و در کنار قبر عموی گرامش ـ حضرت حمزه‌ی سیدالشهداء ـ برای افشای چهره‌ی دسیسه‌چین‌های سقیفه اقامه‌ی عزا و گریه می‌کرد.