ما و امام حسین(ع)
- دوشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۲۴ ق.ظ
- ۰ نظر
در شرح وقایع روز عاشورا میخوانیم: وقتی جناب علیاکبر(ع) در معرکهی نبرد از اسب بهزمین افتاد، امام حسین(ع) به یاری وی آمد. از اسب پیاده شده و صورت بر صورت جوانش نهاد و فرمود: «یا علی! علی الدنیا بعدک العفا؛ علی جان! بعد از تو خاک بر سر دنیا» سپس برخاست و خطاب به جوانان بنیهاشم فرمود: «احملوا اخاکم؛ برادرتان را بر دارید.» پیرو همین خطاب است که امروز ما میخوانیم:جوانان بنی هاشم بیایید/ علی را بر در خیمه رسانید.
فقهای معظم شیعه و کارشناسان تاریخ و فقه مذهب نورانی شیعه در خصوص اینکه چرا اباعبدالله الحسین(ع) برخلاف سایر شهدا، خودشان علیاکبر(ع) را به سمت خیمهی شهدا نبردند و در آن بحبوحهی نبرد از دیگران خواستند که وی را به خیمهی شهدا ببرند، نوشتهاند: «مکروه است پدر زیر تابوت جنازهی پسر جوانش برود و امام حسین(ع) برای اجتناب از این مکروه از دیگران خواست که جنازهی علیاکبر(ع) را بهسوی خیمه ببرند.»
راستی، عزیز برادر! آیا ما که ادعای دوستی و محبت امام حسین(ع) را با خود یدک میکشیم، وقتی در مقابل حرام الهی قرار میگیریم، چقدر حسینی فکر میکنیم؟! آیا حاضریم به مولایمان اقتدا کنیم و از انجام حرام الهی امتناع کنیم، مکروهها پیشکش؟!
اگر چنین است، پس با چه استدلالی پرچم عزای حسین(ع) را در کنار آنتن ماهوارهای که حاوی مطالب شبکههای ملحد است و با صراحت و جدیت به دشمنی با حسین(ع) و راه آن حضرت برخاسته، نصب کردهایم. این تناقض در رفتار را از کجا آوردهایم. یقین بدانیم که جمع بین دوست و دشمن ـ حسین و یزید ـ ممکن نیست. یا باید در جمع دوستان نشست و یا با دشمن همنوایی کرد. یا باید حسینی بود و حسینی زیست، یا دست ذلت به دست ناپاک یزید سپرد و یزیدی بهسر برد.
فکر میکنید ما و شما در کدامین صف ایستادهایم؟!
امیدوارم خدای تعالی به حرمت خون امام حسین(ع) دست ما را بگیرد و از صف غیرحسین(ع) جدا کند. آمین یا رب العالمین!