جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر زهرایی» ثبت شده است

ممنوع است، حتی برای شما!

خبر شهادت حضرت فاطمه(س) که در کوچه‌های مدینه پیچید، جناب عایشه برای ترمیم وجه‌ی آسیب دیده‌اش برآن شد که اولین نفری باشد که پیکر زهرا(س) را زیارت می‌کند. عایشه با تمسک به جایگاه ام‌المؤمنینی خود و دختر خلیفه‌ بودن ـ‌خلیفه‌ای که با بازی سیاسی و فتنه‌سازی فتنه‌گران غاصبانه بر مسند امامت و هدایت تکیه کرده بود ـ قبل از شهادت زهرا(س) به ملاقات وی آمد، لیکن بانوی دو جهان از پذیرفتن وی امتناع کرد. این رفتار فاطمی بافته‌های خلیفه و دخترش را برای مطلوم‌نمایی و طرفدار رسول خدا(ص) نشان دادن خود با شکست مواجه کرد. حالا بعد از شهادت دخت مظلوم رسول مهربانی‌ها می‌خواست وجه‌ی از دست رفته‌اش را بازسازی کند. وقتی به خانه‌ی زهرا(س) آمد و خواستار زیارت پیکر دختر پیامبر(ص) شد، اسماء بنت عمیس راه را بر او بست و اجازه نداد عایشه به زیارت زهرا(س) برود. او در بازگشت نگاهی به تابوت حضرت فاطمه(س) انداخت و از اینکه اعراب چنین رسمی در دفن اموات خود ندارند،‌ متعجب شد.

ادب فاطمی

عرب جاهلی که جایگاه پیامبر خاتم(ص) را نمی‌شناخت، هنگام نیاز پشت در خانه‌ی وی می‌آمد و فریاد می‌زد: «محمد، بیا بیرون!» خدای حکیم خطاب به آنها فرمود: لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ؛  خطاب کردن پیامبر را در میان خود، مانند خطاب کردن برخی از خودتان به برخی دیگر، قرار ندهید! (نور/63).

با نزول این آیه‌ی شریفه، فاطمه(س) از سر ادب دیگر پیامبر را «پدر» صدا نزد، بلکه هنگام خطاب فرمود: «یا رسول الله».

رسول خدا به او فرمود: دخترم! فاطمه جان! خطاب این آیه شما نیستید، لیکن فاطمه(س) حد ادب را رعایت کرد.

دختر گرامی پیامبر(ص) فرمود: روزی پدرم را سه مرتبه با لفظ «یا رسول الله» صدام زدم. نگاهم کرد و تبسمی فرمود، لیکن پاسخی نداد. فهمیدم که باید او را پدر! یا پدرجان! خطاب کنم. رو به من کرد و فرمود: