آیا رذالت و سقوط را مرزی هست؟

کلام نور: وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ (اعراف/179) همانا بسیاری از جنیان و آدمیان را گویی برای دوزخ آفریده‌ایم، زیرا دل‌هایی دارندکه با آن فهم نمی‌کنند و چشم‌هایی دارند که با آن نمی‌بییند و گوش‌هایی دارند که با آن نمی‌شنوند. آنها چون چهار پایایند، بلکه گمراه‌ترند، هم اینانند غافلان .

نمونه‌ی غفلت: مریم سنجانی، عضو جدا شده‌ای از مرکزیت گروهک شیطانی ـ تروریستی منافقین در مصاحبه‌ای گفت: مریم رجوی بارها در نشست‌های ایدئولوژیک سال 1378 عراق بیان می‌کرد که در سازمان ما، اگر کسی به توحید و یگانگی خداوند شک کند، قابل بخشش است چون خداوند دیده نمی‌شود، ولی شک درباره مسعود قابل اغماض نیست.
وی با تشریح برگزاری این نشست‌های به ظاهر ایدئولوژیک افزود: مریم رجوی در این جلسه‌ها خطاب به زن‌های شرکت‌کننده می‌گفت که باید به‌جای شوهر، مسعود را انتخاب کنند. نامبرده همچنین در این جلسه‌ خطاب به مردان حاضر در جلسه می‌گفت که شماها نیز باید مسعود را شوهر همه‌ی زن‌های عضو این فرقه و ارتش آزادیبخش بدانید.

      

این عضو جدا شده از غافله‌ی شیطان و تروریست‌های منافق در ادامه گفت: مردها باید اعضای شورای رهبری این گروهک را که همگی زن هستند، قبول کنند و پذیرفتن این موضوع که زن‌ها بالای سر همه مردها باشند، باعث آب‌بندی مردها در موضوع زن و زندگی می‌شود که به آن فکر نکنند.
سنجابی اضافه کرد: مریم رجوی خطاب به شرکت‌کنندگان در این نشست‌های مغزشویی می‌گفت که اعضای به اصطلاح ارتش آزادیبخش ایران باید به کلمات شوهر و یا زن تف کنند و این واژه‌ها را مثل استفراغ خشک شده ببینند.
وی تأکید کرد: مریم رجوی بارها و بارها در این جلسه‌ خطاب به حاضرین می‌گفت که خون هر عضو از سازمان متعلق به مسعود رجوی است و اوست که تشخیص می‌دهد که این خون چگونه، کجا و با چه هدفی باید ریخته شود.
سنجابی گفت: مریم رجوی در این نشست‌ها با صراحت تمام به حاضران می‌گفت خانواده لانه‌ی فساد است و ارتباط شما با خانواده سد اصلی مبارزه با نظام اسلامی و براندازی جمهوری اسلامی است.

در مصاحبه‌ی دیگر، عضو جدا شده‌ای به این نکته تصریح می‌کرد که به‌دستور مریم رجوی تمام زنان سازمان در جلسه‌های عمومی به‌اجبار باید لخت مادرزاد در حضور مسعود رجوی و سایر مردان فرقه حاضر می‌شدند.

این مصاحبه‌های چندش‌آور را که خواندم، حالم دگرگون شد. حس کردم که این فرقه‌ی ضاله بقایش را در خروج از مدار انسانیت و حتی حیوان بودن، پی می‌گیرد. گفتم که ما آدم‌ها جناب «خوک» را به عنوان حیوان ... و بی... می‌دانیم، ولی خوک هم این اندازه بی‌غیرت و... نیست. این کلام نورانی قرآن کریم چقدر مصداق خوب و بجایی است برای اعضای این فرقه‌ی شیطانی که چشم و گوش‌شان را به روی حقایق بسته و عقل‌شان را تعطیل و به‌وادی پست‌تر از دنیای حیوان‌ها سقوط کرده‌اند.

یادمان باشد: یکی از سرکردگان مفسد این فرقه، فتنه‌ی 88 را بهار تهران می‌نامید و سرکرده‌ی شیطان‌صفت دیگرش سروجانش را فدای توهین کنندگان به مراسم عزای حسین(ع) و ولایت فقیه می‌کرد. قرار بود در سایه‌ی حاکمیت سران فتنه، این غافلان از حیوان پست‌تر در سرزمین شیران در ارکان حکومت ایران  پستی بگیرند و به مردم را خط و ربط دهند.