از لولهین تا موشک بالستیک
- پنجشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۱۲ ب.ظ
- ۲ نظر
دیروز: سال 1355 که تعداد خلبانهای آموزش دیده و برگشته از ایالات متحده در نیروی هوایی ایران زیاد شد، مقرر گردید تا رزمایشهای هوایی در ایران انجام شود. در هر رزمایش یک خلبان باید سی تا چهل فروند موشک را به اهداف فرضی شلیک میکرد. آن روزها وقتی متخصصان امر موشکها را از زرادخانهها برای نصب روی هواپیماها تحویل میگرفتند، هنگام نصب چراغ وضعیت قرمز تعداد زیادی از آنها روشن میشد و خبر از خرابی موشک میداد. فنورزان مجبور بودند آنها را فرسوده اعلام و برای انهدام به زرادخانه عودت دهند. بدیهی بود که در اولین فرصت آمریکاییها با پولهای فراوان نفت ایران، جایگزین آنها را فرستاده و زرادخانهها را پر میکردند.
تعدادی از متخصصان ایرانی به این اوضاع مشکوک شده و تصمیم گرفتند بدون اطلاع مستشاران آمریکایی یکی از موشکها باز و دلیل با هماهنگی و همدستی موشکی را از زرادخانه تحویل و به بیابانی بیرون از تهران منتقل کردند. وقتی قطعات موشک را ـ مثل کلاهک و بدنه و دم ـ با دقت باز کردند، دیدند در اطراف مواد منفجرهی موشک یک لایهی نازک از ورق آلمینیوم وجود دارد که براثر سرما و گرما این ورق ترک میخورد و ابزار هشدار دهندهی موشک آن را حس و اعلام خطر میکند. همان روز با یک ورق معمولی آلمینیوم آنها را ترمیم و مشاهده کردند که موشک دیگر در وضعیت خطر قرار نمیگیرد. بعد از آن بدون اینکه مستشاران آمریکایی و جاسوسان دستگاههای امنیتی بفمهند، موشکها را در انبار باز کرده و ورقهای ترک خوردهی آنها را تعویض و روی هواپیماها سوار میکردند.
چند ماه بعد ستاد مستشاری متوجه شد که دیگر هیچ موشکی از میدان رزمایش عودت نمیشود و بهانهی خرید را برای آنها فراهم نمیکند. به سراغ موشکها رفتند و آنها را بازدید کردند. فهمیدند که ورقهای آلمینیوم آنها با ورقهای غیرآمریکایی و نشاندار جایگزین شده است. سروصدا راه انداختند و با کمک افراد ضداطلاعات و ساواک تعداد زیادی از نیروهای متخصص ایرانی را دستگیر و بعد از بازجوییهای فراوان پی به ماجرا بردند. متخصصان در بازجوییها پرده از راز آمریکاییها برداشته و ماجرا را افشا کردند. در مقابل فرمانده نیروی هوایی ـ تیمسار ربیعی معدوم ـ بهجای تشویق آنها، حکم انفصال موقت از خدمت را برایشان صادر کرد و توبیخنامهای در پروندههایشان گذاشت تا دیگر هیچ متخصصی جرئت دفاع از حقوق ایران و ایرانی را پیدا نکند.
امروز: در آستانهی بیست و دوم بهمن ماه خبر رونمایی و آزمایش موشکهای بالستیک زمین به زمین برد بارانی و هوا به سطح و سطح به سطح بینای ایران در سطح خبرگزاریهای معدوی انتشار یافت و اولین کسی که به خبر آنها واکنش نشان داد، آمریکاییها و صهیونیستها بودند. این موشکها زمانی رونمایی میشوند که موشکهای شهاب، نازعات، فجر، سجیل، خلیج فارس و... پیش از این با موفقیت آزمایش و خواب از چشم دشمنان این مرزوبوم روبوده است.
وزیر محترم دفاع وقتی گزارش آزمایش
موفقیتآمیز این بلای جان صهیونیستها و آمریکاییها را میداد، بیاختیار یاد حرفهای
خائنانهثی سپهبد رزمآرای مزدور انگلیس افتادم که در دورهی
شانزدهم مجلس شورای ملی، هنگام ارائهی لایحهی «گس ـ گلشانیان» که قرار بود این
لایحه به قرارداد نفتی 1933م الحاق شود تا انگلیسیها و آمریکاییها آزادانهتر نفت
ایران را به تاراج ببرند، گفته بود: «ما لیاقت لولهنگ ـ آفتابه ـ سازی هم نداریم. 50
سال است که آن را میسازیم، ولی ترقی نکردهایم. ما چطور میتوانیم خودمان صنعت
نفتمان را اداره کنیم؟ اگر این کارهای عوام فریبانه ادامه پیدا کند من ناچار میشوم
که مسجد شاه را توی سر کاشانی و مجلس را توی سر اقلیت خراب کنم».
یادمان باشد: دیروز جیرهخواران انگلیس و آمریکا به هر روشی که شده در مقابل ملت ایران ایستادند تا ما لذت خودکفایی را نچشیم، امروز هم لولیان فتنهگر و آرزومند برقراری روابط استعماری بین ایران و ینگهدنیا بهنمایندگی از ابرجنایتکاران با انواع حلیهها، حتی حمله به اعتقادات مردم، در صدد انجام مأموریت رزمآراها هستند.