آمریکاییها و رؤیاهای تعبیر نشدنی
- سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۱۶ ب.ظ
- ۰ نظر
خاطرهی فراموش نشدنی: سال 1357 یک دستگاه موتور هواپیمای سی ـ 130 را بهدلیل خرابی به شعبهی PRC در آمادگاه قصرفیروزه فرستادند. یکی از همافرها دور از چشم مستشاران آمریکایی پوشش موتور را باز کرد و فهمید اشکال کار به دلیل پاره شدن یک سیم در داخل موتور است. سیم را ترمیم و دوباره پوشش موتور را بست. خبر سالم بودن موتور در شعبه پیچید و آمریکاییها به ماجرا مشکوک شدند. ستاد مستشاری با بررسی دقیق فهمید که پوشش موتور باز و در شعبه تعمیر شده است. با پیگیری آنها ضداطلاعات همافر مورد نظر را شناسایی و دستگیر کرد. او را بهجرم عدم رعایت دستورالعملهای حفاظتی بهظاهر، ولی افشای توطئهی آمریکاییها در تارج اموال ایران، راهی زندان کردند.
چند ماه بعد خبر اعدام همافر با تعصب ایرانی همه را در بهت و حیرت فرو برد و بچههای آمادگاه را عزادار کرد. انقلاب که پیروز شد، در ملاقاتی که با یکی از دوستانم در حفاظت و اطلاعات داشتم، شنیدم که وی به جرم نگهداری نهجالبلاغه در خانه و اقدامش در تعمیر موتور هواپیما را بهانگیزهی سیاسی تلقی و با سفارش و تأکید ستاد مستشاری بهاعدام محکوم شده تا دیگر کسی جرئت افشای خیانت آمریکاییها را نداشته باشد.
آمریکاییها در دهههای چهل و پنجاه ـ
بهویژه در دههی پنجاه ـ هرطوری که دلشان میخواست با ایران رفتار میکردند. یادم
هست، بهدلیل مسئولیتم ـ کار در شعبهی بازرسی ـ در یک بررسی مشاهده کردم قیمت
تعمیر دستگاهی در آمریکا با احتساب هزینههای رفت و برگشت، حدود پنج هزار دلار
برای ایران آب خورده بود، در حالیکه قیمت نو و کارخانهای آن حدود چهار هزار دلار
بود. وقتی ماجرا را به ردههای بالا گزارش کردم، در پاسخ شنیدم که این فضولیها به
شما نیامده است. ستوانیار فیروزی که از نظامیان وطندوست، دوست و راهنمای خوب ما بود و سمت
بزرگتری هم به ما جوانها داشت، ماجرا را که شنید، نصیحتمان کرد که اگر میخواهید
سرتان بالای دار نرود، با احتیاط و دقت عمل کنید، سنجیده حرف بزنید و گزارش کنید. گفت که آمریکاییها چک سفید از دولت ایران دارند و نیازی به ارسال صورتحساب و قیمت نمیبینند و هرطور که دلشان بخواهد با ما حساب میکنند.
رؤیای آمریکاییها: حالا سی و پنج سال است که آمریکاییها از چنین چراگاه و مرتع سرسبزی بیرون رانده شدهاند. طبیعی است که روزی مسائل هستهای را بهانه کنند و روز دیگر برد موشکهای ما را و.... آنچه مسلم است، آنها میخواهند به هر طریقی شده دوباره به این مرتع سبز و پربار برگردند. موضعگیرهای متناقض سران ینگه دنیا نشان از پریشانی آنها در چگونگی بازگشت به ایران و گرفتن امور به دستشان دارد. این هم شدنی نیست، مگر با شکست و نابودی انقلاب اسلامی و جمع شدن حکومت ولایت فقیه.