جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

آخرین نظرات

با اجازه‌ی عمو اینترنت بـــــعـــــــــــــــــــله!

زنگ تلفن: شب از نیمه گذشته است. صدای تلفن دیجیتالی کنار تختخواب آقای نظامی بند دلش را پاره می‌کند. گوشی را که بر می‌دارد، کسی از آن سوی خط می‌پرسد: «شما ساناز نظامی را می‌شناسی؟» بی‌اختیار می‌گوید: «دخترمه! دخترمه!»
تلفن کننده می‌گوید که از بیمارستان میشگان ینگه‌دنیا تماس گرفته و از پدر ساناز می‌خواهد که از طریق شبکه‌ی اینترنت ـ فاصله‌ی ده‌هزار کیلومتری را نزدیک کرده و ـ به‌تماشای حال و روز دخترشان بنشینند. ارتباط که برقرار می‌شود، چشم خانواده‌ی نظامی به چهره‌ی کبود و ضرب دیده‌ی دخترشان می‌افتد که بی‌حرکت روی تخت بیمارستان خوابیده است. با توضیح پرستار می‌فهمند که شوهر اینترنتی دخترشان او را در دیار غربت به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و باعث مرگ مغری وی شده است.

      
      
رؤیای زندگی در غرب:
پدر و مادر در حالی‌که به تماشای تن بی‌جان دختر در پشت صفحه‌ی نمایش لپ‌تاپ نشسته‌اند، خاطرات چند ماه گذشته‌ی زندگی دخترشان را مرور می‌کنند. روزهایی که دختر با شور و شوق از نیما نصیری می‌گوید که در چت‌های اینترنتی او را یافته و قرار است باهم ازدواج کنند. می‌گوید که نیما قول داده زمینه‌ی ادامه‌ی تحصیلاتش را در لس‌آنجلس فراهم کند تا او نبوغش را به کمال برساند، مدرک کارشناسی ارشدش را که در ایران گرفته، به دکترا تبدیل کند و تسلط به سه زبان زنده‌ی دنیا را به پنج زیان ارتقا دهد. آنها خوشحالند که به‌زودی دخترشان به خانه‌ی بخت می‌رود و با آغاز زندگی در سرزمین آرزوهایش،‌ سپیدبخت می‌شود.
ازدواج اینترنتی: با حرف‌های عاشقانه‌ی نیما در صفحه‌های نمایش لپ‌تاپ هنگام چت، ساناز خانم دل در گرو یار نادیده و ناشناخته نهاده و قرار ملاقات و عقد را در استانبول ترکیه می‌گذارند. از آنجا به لس‌آنجلس می‌روند و بعد از مدتی راهی ایالت میشگان آمریکا می‌شوند. همه چیز خیلی سریع و باور نکردنی اتفاق می‌افتد.
آخر خط: هنوز چند روزی نگذشته که آقا نیما حرف‌های عاشقانه و قول و قرارهای روزهای شیرین چت‌بازی را فراموش می‌کند و با چوپ و چماق، شاید هم قنداق تفنگ‌ آمریکایی به جان دختر 27 ساله‌ی بیچاره می‌افتد و او را راهی بیمارستان میشگان می‌کند. وقتی به بیمارستان می‌رسد، پزشکان مرگ مغزی‌اش را اعلام می‌کنند و به یمن حضورش در ینگه‌دنیا در حالی‌که پدر و مادرش زار زار می‌گریند، پیکر کوبیده شده زیر ضربات حیوانی نیما،‌شوهرش را می‌شکافند و هر تکه‌ای از بدنش را به بدن یک آمریکایی پیوند می‌زنند تا هفت آمریکایی در حال موت برای غارت دنیا جان بگیرند و در پشت رئیس جمهور ابلهشان بایستند تا او برای زورگویی، گزینه‌ها را محکم روی میز نگه دارد.
هشدار: بدون شک ساناز نظامی اولین ایرانی قربانی شده در پای چت‌های بی‌نظارت خانواده نخواهد بود که اینچنین پرپر شد و آخرین هم نخواهد بود. تا دیر نشده به فکر فرزندانمان باشیم. اگر ما آنها را جذب نکنیم، دیگران آنها را خواهند برد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی