جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

جالبه

مطالب مذهبی, اجتماعی و فرهنگی

آخرین نظرات

۶۴ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

مجلس بی‌کفایت!

چند سالی است که توسط گردانندگان جریان انحرافی و بعضی به‌اصطلاح اصلاح‌طلب در دولت‌های دهم و یازدهم، در پی پیشبرد مقاصدشان تمام هم‌وغم‌شان را گذاشته‌اند تا مجلس را که به تعبیر حضرت امام(ره) در رأس امور است، ناکارآمد نشان دهند. این قبیله هرگاه نتوانستند خواسته‌شان را به نمایندگان مجلس تحمیل کنند، با بگم‌بگم، یا تهمت‌های ناروا نمایندگان ملت را تهدید و یا مشاوران‌شان را مأمور کرده‌اند تا با زبان اهانت خواسته‌هایشان را از طریق رسانه‌ها به‌گوش مجلسی‌ها برسانند.

دیروز رئیس دولت دهم در به‌ اصطلاح دفاع از وزیر کار و امور اجتماعی و جلوگیری از استیضاح وی ـ برای باج‌خواهی و تسلیم مجلسی‌ها در مقابل خواسته‌هایش ـ با طرح سناریوی سعید مرتضوی و فاضل لاریجانی مجلس را به‌چالش کشید و خسارات سنگینی به جامعه تحمیل کرد. امروز رئیس دولت یازدهم برای دفاع از وزیر علوم و تحقیقات و به‌کرسی نشاندن خواسته‌اش در گرفتن رأی اعتماد برای وی بی‌هیچ سندی مجلس را در موضوع بورسیه‌ها متهم می‌کند و با طعنه‌ی «بورسیه و ماادراک ماالبورسیه» توپ را به زمین مجلس می‌فرستد.

شما را با داعش چه‌کار؟!

این روزها بار دیگر شاهد بودیم که آقای هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از مسئولان معاونت امور جوان وزارت ورزش و جوانان مثل سخنان چندروز قبل به مظلوم‌نمایی نسبت به گروهک تروریستی داعش پرداخت. ایشان علت تشکیل داعش را به لعن صحابه از سوی شیعیان نسبت داده و گفته: «از لعنت صحابه به داعش رسیدیم.» و می‌گوید: «قرآن تهدید می‌کند که - لاتنازعوا-، (ولی ما آن) را ندیده گرفتیم و هی دامن زدیم به -اختلافات- سنی و شیعه و عمرکشون و لعنت به صحابه، از این کارهایی که خیلی عادی است و بعضی‌ها هم- انجامش را- عبادت می‌دانند! همین- کارهایی مثل عمرکشون و لعنت به صحابه- و اختلاف انداختن بین مسلمانان نتیجه‌اش این می‌شود- که- ما به این القاعده و داعش و طالبان و این چیزها می‌رسیم

کدخدا و ناموس!

این روزها بعضی از خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های تبلیغاتی به موضوع «بستن با کدخدا» اشاره کرده و مذاکره‌ی با آمریکا را راه‌حل نهایی ماجرای هسته‌ای ایران دانسته‌اند. البته این موضوع بر می‌گردد به سخنرانی تبلیغاتی آقای حسن روحانی، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران که در جمع دانشجویان تصریح کرد که برای رفع تحریم‌ها «باید با کدخدا بست!» ایشان بعد از کسب 07/50 درصد آرای شرکت‌کننده در انتخابات و تکیه‌ بر صندلی ریاست دولت اسلامی ایران، گام در مسیری نهاد که این معضل را هرچه سریع‌تر به پایان ببرد.

اینکه بستن با کدخدا خوب است یا نه، مرا به یاد خاطره‌ای انداخت که بیانش خالی از فایده نخواهد بود. در گذشته‌ای نه چندان دور، در همین سرزمین، در بعضی از مناطق ـ به‌ویژه روستاهای غربی و مرکزی ـ بر اساس قانون نانوشته‌ای خان‌ها و کدخداها چنان خودشان را به مردم تحمیل کرده و برگرده‌ی آنان سوار شده بودند که تازه دامادها مجبور بودند که عروس بیچاره‌ی خود را شب اول در رختخواب کدخدا و خان بخوابانند و فردای آن روز عروس هتک حیثیت شده را به خانه‌شان ببرند. وجه دردآور این ماجرا  در جایی بود که گاهی داماد و خانواده‌اش برای اینکه مورد توجه کدخدا و خان قرار بگیرند، بی‌بکارت شدن عروس توسط جرثومه‌های فساد و زورگویان ـ کدخدا و خان ـ را برای خود افتخار می‌دانستند و تعدادی از مردم هم برای زندگی چند روزه‌ی دنیا حاضر به ایستادگی در مقابل کدخدا و خان نبودند و خفت و خواری را برای خود می‌خریدند. این داستان غم‌انگیز را هنوز بعضی از بزرگ‌ترها در روستاهای ایران به‌خاطر دارند.

فرزندان شیطان

دیروز که محمدبن‌عبدالوهاب، عصیانگر علیه دین و عقل، در تور انگلیسی‌های خبیث گرفتار شد و با حمایت و پشتیبانی شیطان‌زادگان آل‌سعود دست به فرقه‌سازی و شکاف در صفوف متحد مسلمانان مشغول شد، هزاران هزار مسلمان به‌واسطه‌ی خیانت وی گرفتار تیغ و غارت شدند و خانه‌های فراوانی از مسلمانان به‌آتش ظلم وهابیون از خدا بی‌خبر در آتش فتنه سوخت. آنها با تمسک به ظاهر دین و تفسیرهای جاهلانه از آیات قرآن کریم اعتقادات میلیون‌ها مسلمان را مورد تعرض قرار دادند و غیرخود را با انگ تکفیر و تمسک به سلفی‌گری به مرگ و نابودی تهدید کردند.

اینکه گفتی، یعنی چه؟!

این روزها خبر ازدواج عماد رفسنجانی بهرمانی، فرزند آقای مهدی هاشمی رفسنجانی، نوه‌ی آقای هاشمی رفسنجانی با خانم زهرا سیدروحانی، نوه‌ی حضرت آیت‌الله سیدمحمدصادق روحانی (مدظله‌العالی) از مراجع معظم قم در وبگاه‌های خبری و روزنامه‌ها ـ در داخل و خارج کشور ـ بازتاب ویژه‌ای داشت. در پی این بازتاب دفتر آیت‌الله روحانی در خصوص چگونگی این ازدواج، محل برگزاری و هزینه‌های آن توضیحاتی را طی اطلاعیه‌ای دادند که بسیار قابل تأمل بود. ابتدا این اطلاعیه را خوب بخوانید!

سیاستِ نجاستی

جلسه‌ی استیضاح وزیر علوم و فناوری را که از رادیو گوش می‌کردم، بی‌اختیار یاد این کلام ارزشمند آیت‌الله مدرس افتادم که در پاسخ آن شخص که از نحوه‌ی سیاست بعضی دولتمردان پرسید، افتادم که فرموده بود:

«سیاست برخی نجاست است.» اندیشیدم که چگونه می‌شود، شخصی برای حفظ منافع خود یا گروهش سیاست نجاستی را در پی بگیرد و منافع ملی یک ملتی را که برای میلیون‌ها غیرایرانی هم مهم است، را مورد چالش قرار دهد. حرف‌هایی را که مواففین و مخالفین استیضاح و جناب وزیر در دفاع از خود زدند و موضع‌گیری‌های بعدی در انتخاب جانشین وی و... گوشه‌هایی از یک سیاست نجاستی را به‌ذهن متبادر می‌کرد که به‌گوشه‌هایی از آن اشاره می‌کنم:

حق با شماست، ولی...

این روزها خطابه‌ی جناب روحانی در جمع سفرا و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران بخش مهمی از تحلیل‌های سیاسی را در فضای مجازی و رسانه‌ها به خود اختصاص داده است. در این خصوص خواندن ای یادداشت روز نیز خالی از لطف نخواهد بود.

حق باشماست ولی اشتباه می‌کنید.

«اینکه با فرافکنی مشکلات را به دیگران نسبت دهیم و به دیگران لجن‌پراکنی کنیم که کاری ندارد. ادبیات رئیس جمهور باید همراه با اخلاق و ادب باشد و نباید بی‌دلیل به دیگران تهمت بزنیم... وقتی افرادی که مسئولیت‌های سنگین دارند اخلاق را زیر پا می‌گذارند، آنوقت اعتماد عمومی از بین می‌رود... ما باید آستانه تحمل خود را افزایش داده و از نقد و انتقاد نهراسیم و...»

همزادی جهالت، خیانت و حقارت

سراسر تاریخ انبیا و به‌ویژه اسلام و تشیّع نشانگر این واقعیت است که هرگاه یک حرکت الهی و دینی برای نجات بشریت در جهان رخ نموده، به‌دنبال آن مثلث شوم جهالت، خیانت و حقارت برای شکستن این حرکت قد علم کرده است. پیدایش آدم‌هایی همچون ابوجهل و ابولهب (نماد کفر و جهالت)، ذوالخویصره (پدر معنوی و بنیانگذار سلفی‌ها و وهابیون که خود را از پیامبر پیامبرتر می‌دانستند) و طلحه و زبیر و عایشه، مصداق‌هایی هستند که باوجود آگاهی و اقرار به حقانیت رسالت نبی‌اعظم(ص) و امیرالمؤمنین، علی(ع) برای رسیدن به مطاع دنیوی و حکومت ظاهری دنیا دست به کارهای پلیدی زدند که جز نفرت و نکبت چیزی از آنها به‌جای نماند. عناصر پلیدی که در قالب سپاه کفر در کنار چاه‌های بدر، اهل سقیفه در مدینه، اهل جمل در بصره و نهروانیان را علیه حکومت حق سازماندهی و آراستند.

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام امت، خمینی کبیر(ره)، این گروه به‌دنبال تکرار تاریخ در کردستان، خوزستان، آذربایجان و... دوباره به‌صحنه آمدند تا صدوا عن سبیل‌الله شوند، لیکن با یاری خدا نشد. با تثبیت حکومت اینها بیکار نشستند و بارها و بارها حکومت اسلامی را به چالش کشیدند. در تیر ماه 1378، ده سال بعد در فتنه‌ی 1388 و... در این خصوص لازم است گفته‌های آقای محمدعلی ابطحی، معاون خاتمی (رئیس جمهور اسبق) در دولت اصلاحات را به‌دقت خواند: خاتمی و هاشمی و مجمع روحانیون به خاطر منافع خودشان از موسوی پس از انتخابات حمایت کردند.

خاطرات خاطر آزار

این روزها بازخوانی بخشی از خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی در رسانه‌ها ـ به‌ویژه در فضای مجازی ـ دستمایه‌ی کارخبری گروهی و اعتراض و نقدهای آن‌چنانی گروهی دیگر قرار گرفته است.

پس از انتقاد تند و تیز بعضی از دوستان آقای هاشمی رفسنجانی در نقد فیلم «من روحانی هستم» که به خاطرات وی درباره‌ی ماجرای مک‌فارلین پرداخته بود، جناب «رضا- س» هم ضمن یادداشتی در پایگاه خبری انتخاب، از اینکه رسانه‌ها و صدا و سیما به بازخوانی‌های خاطرات هاشمی پرداخته‌اند، تاخت و این کار را عقده‌گشایی توصیف کرد. وی نوشت: به راستی ساختن برنامه از خاطرات سال 1370 آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که بدون ظاهر‌سازی و پنهانکاری بیان شده است، آن هم در سال 1393 چه توجیه سیاسی، جز عقده‌گشایی دارد؟!

شیاطین رها شده!

آنچه متون تاریخی نشان می‌دهند، این است که از زمان حضرت ابراهیم(ع) آیین میترائیسم اولین و کهن‌ترین آیین مشرکانه‌ی دنیاست که نمادهای شیطان‌پرستی را ترویج می‌دهد، یعنی می‌توانیم بگوییم که میترائیسم اولین آیین شیطان‌پرستی جهان است که در مقابل دین توحیدی حضرت ابراهیم(ع) فعالیت خود را شروع کرده است. (کتاب ملک سلیمان ملک مهدی(عج)، ص 147)

براساس شواهد و قرائن موجود اولین گروه‌های شیطان‌پرستی در فرانسه، انگلیس و اسکاتلند شکل گرفت و با گسترش انقلاب کبیر فرانسه اوج گرفت و در سطح جهان ریشه‌ دواند.

بهائیت، وهابیت و سلفی‌گری در غرب آسیا به تدبیر و توطئه‌ی انگلیسی‌های مکار به تبع از آیین میترائیسم تشکیل و برای مبارزه با دین توحیدی اسلام به‌مبارزه برخاستند.

امان از این تدبیرهای زنانه!

این روزها خیر میهمانی همسر آقای روحانی، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران در روز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) در کاخ سعدآباد بخشی از اخبار مهم رسانه‌های مکتوب و دنیای مجازی را اشغال کرده است. این میهمانی با عنوان «حضور مانکن‌های بدحجاب به همراه اجرای رقص ایرانی در کاخ سعد‌آباد» در رسانه‌ها و مجامع عمومی منعکس و هرکسی ـ اعم از موافق و مخالف ـ چیزی درباره‌ی آن نوشت. به چند نمونه از این بازتاب‌ها و نتیجه‌ی آن می‌پردازیم:

* این میهمانی با تدبیر همسر ریاست محترم جمهور به‌مناسبت روز زن و هم‌زمان با ولادت حضرت زهرا(س) برگزار و با دستیاری جاری ایشان ـ همسر جناب حسین فریدون، برادر و دستیار ویژه‌ی رئیس جمهور ـ و با حضور همسران کابینه‌ی دولت تدبیر و امید در کاخ سعد‌آباد اداره و برگزار شده است.

امان از این همه خباثت!

لطفاً به این افاضات وزیر جنگ صهیونیست‌ها خوب توجه کنید!

موشه یعلون، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، در تازه‌ترین اظهاراتش عمق خباثت و شخصیت جنایتکارانه‌ی مسئولان رژیم صهیونیستی را به نمایش گذاشت. و گفت: "اینکه دشمنت را با دستان خود بکشی، نه لذت بخش است و نه کاری است خارق العاده سیاسی. لذت بخش آن است که کاری کنی دشمنت با دست خودش خود را از بین ببرد یا اینکه برادرش او را بکشد. این است سیاست امروز ما".

در روایتی دیدم از قول رسول خدا(ص) نقل شده بود که فرمودند: هیچ قومی به‌اندازه‌ی یهود مرا آزار و اذیت نکرد.

خودکشی کنید، زودتر!

به‌یاد داریم؛ بعد از انتخابات سال ۸۸ بود که دو تن از نامزدهای شکست خورده‌ی ریاست جمهوری همنوا با دشمنان تابلودار نظام و ضدانقلاب خارج‌نشین ادعای «تقلب» در انتخابات را مطرح و با اردوکشی خیابانی، هشت ماه هزینه‌های بسیاری را بر کشور تحمیل کردند؛ فتنه‌ای که برخی از خواص نیز در گرداب آن لغزیدند و همه‌چیزشان را به‌باد دادند.

زیر سؤال بردن صحت انتخابات در حالی از سوی برخی مطرح می‌شد که بسیاری از آنها با همین سامانه‌ی انتخاباتی به‌قدرت دست یافته بودند، د رکنار حرکت‌های شرم‌آور فتنه‌گران در روز قدس و شعار «نه غزه، نه لبنان...» به آتش کشیدن خیمه‌ِ اباعبدالله در روز عاشورا، پاره کردن تمثال امام راحل تنها بخشی از این اقدام‌هاست که به‌رغم تلاش‌های اخیر برخی سیاسیون، به‌راحتی از افکار عمومی پاک نخواهد شد.

همه را بردند...

اگر اهل خبر باشید و مشتاق آگاهی از وقایع اطرافتان، بدون شک خبر اسارات و آزادی پنج مرزبان به اسارت گرفته شده را در کنار خبرهای هدفمندی یارانه‌ها و مذاکرات هسته‌ای و... پی‌گیری کرده‌اید. درخصوص آزادی چهار تن از پنج مرزبان به اسارت رفته، از مسئولان کشوری تا نظامی و حتی هنرمندان و مردم عادی حرف‌های گوناگونی گفته و موضع خاصی گرفته‌‌اند. فارق از هرگونه موضع‌گیری احساسی، چند مورد را در این خصوص باهم مرور می‌کنیم:

1)  ضرورت اقدام برای آزادی: آنچه مسلم است، این افراد ایرانی‌اند، حکومت و مردم در قبال آنها مسئول بوده و برای آزادی آنها از اقدام‌های سیاسی گرفته تا دعا و... باید انجام می‌داد که به خوبی هم انجام شد.

شما را با حقوق بشر چه‌کار؟!

قعطنامه‌ی به‌اصطلاح راهبردی، ولی وقیحانه‌ی اتحادیه‌ی اروپا یا بهتر است بگوییم شرکت تعاونی استعمارگران را که خواندم، یاد مصوبه‌ی روسیاهان غاصب در سقیفه‌ی بنی ساعده افتادم که با سوءاستفاده از ریشه‌های عصبیت قومی و قبیله‌گرایی در یک توطئه‌ی از پیش طراحی شده، چگونه حکومت دینی را از مسیر الهی خارج و چهره‌های متقلب را جایگزین چهره‌ی خدامحور علوی قرار دادند. هرچند مواد این قعطنامه به‌قدری سخیف و بی‌مقدار است که ارزش بازگویی و شرح ندارد، لیکن با مدد از فراز دلنشین خطبه‌ی فاطمه‌ی زهرا(س) در افشای چهره‌ی غاصبان و سیه‌رویان  سقیفه می‌گوییم: شما سیه‌رویان استعمارگر و غارت کننده‌ی کشورهای ضعیف را چه‌کار با حقوق بشر؟!.